وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
آذربايجان در آستانه خروج از حوزه نفوذ روسیه، چالش ها و متغيرها

اخيرا روسيه از مهمترين تأسيسات ضد موشكي خود، يا ايستگاه رادار” قبله” در آذربايجان، محروم شد و بهره‌برداري از آن را متوقف كرد. در اين حال هر چند روسيه و هم آذربايجان اعلام كردند علت متوقف شدن بهره‌برداري از ايستگاه رادار «قبله» عدم توافق در مورد حق اجاره آن بود. اما افزايش اخلافات روسيه و آذربايجان در ماه هاي اخير در ساير ابعاد نيز اين پرسش را مطرح كرده است كه آينده روابط دو كشور به چه سويي پيش مي رود و چه عواملي در اين زمينه نقش دارند؟ در اين نوشتار تلاش ميشود به اين پرسش پاسخ گفته شود.

گذشته روابط دو كشور:

اگر نگاهي به روابط گذشته دو كشور داشته باشيم بايد گفت روابط روسیه و آذربایجان در دوره پس از فروپاشي شوروي با تحولاتي همراه بوده است. در دوره رهبري ايلچي بيگ بر آذربايجان اندك اندك پاي غرب در آذربايجان بازشد و نزديكي به تركيه و امريكا در مقابل روسيه مد نظر قرار گرفت. با قدرت گرفتن حيدر علي اف درسال 1993 باكو به دنبال سياست برقراری موازنه مثبت در روابط با روسيه و امريكا شد و جدا از نگاه يافتن راه حلي براي قره باغ باكو تلاش كرد با دادن امتيازهاي نفتي به روسیه و امريكا جدا از توسعه اقتصادي آذربایجان تعارض در منافع واشنگتن و مسکو ايجاد نكند. با جانشینی الهام علي اف بجای پدرش تمايل برای گسترش رابطه با غرب بيشتر شد و جايگاه روسيه در آذربايجان كاهش يافت امري كه تاكنون نيز ادامه يافته است. اما باكو تلاش كرده است تا به نوعي نوعي موازنه هر چند به نفع غرب رادر آذربايجان برقراركند. چنانچه در جریان سفر مدودوف رئیس جمهوری وقت روسیه در سال 2009 قراردادهاي جديد نفت و گازي بین روسيه با آذربايجان شکل گرفت. اكنون كه پایگاه راداری قَبَله‌ واقع در نواحی شمالی جمهوری آذربایجان پس از 28 سال فعالیت از روز دهم دسامبر 2012 متوقف شد بايد بيش از هر زماني به چشم انداز روابط دو كشور توجه داشت. در اين حال اگر نگاهي به روابط گذشته و كنوني دو كشور داشته باشيم بايد گفت براي تعيين سنارويي در آينده روابط دو كشور بايد به مهمترين متغيرها و عوامل دخيل در روابط دو كشور توجه كرد:

متغير امنيتي نظامي :
در حوزه همکاری‌های نظامی شرایط برای دو کشور از سال ۲۰۰۲ که به تمدید ۱۰ ساله‌ی پایگاه قبله منجر شد، تا امروز تحول اساسی داشته است. در اين حال اگر به مهمترين بعد و متغير متحول كننده روابط امنيتي و نظامي دو كشور در آينده نگاه كنيم بايد گفت پايان قرارداد رادار قبله و عدم تمديد اين امر مهمترين تاثير را درروابط امنيتي و حتي در ساير حوزه ها داشته است. این رادار كه به روسيه امكان نظارت بر حريم هوايي و فضايي ايران، تركيه، هند، عراق، پاكستان، بخشي از چين، برخي از كشورهاي آسيايي و آفريقايي و زيردريايي‌هاي آمريكا در اقيانوس هند را مي داد اينك از دست روسيه خارج شده است. در اين راستا هر چند مذاکرات برای تمدید استفاده روسیه از این پایگاه در سال جاری ۲۰۱۲ به نتیجه نرسید و باکو خواستار افزایش اجاره این پایگاه از ۷ میلیون دلار به سقف ۳۰۰ میلیون دلار، کاهش حداکثری مخاطرات زیست محیطی، پرداخت مبالغی برای جبران زیان وارده به ساکنان اطراف پایگاه، افزایش تعداد نظامیان آذربایجانی شاغل و … بود اما به نظر ميرسد اين امر به نوعي بهانه اي از سوي باكو براي عدم همكاري در اين حوزه با روسيه بوده است. چرا كه افزايش 40 برابري قيمت بيان كننده نوع نگاه فروشنده به خارج كردن خريدار است و با اين حجم از هزينه همچنان كه روسيه اعلام کرده امکان ساخت حداقل یک پایگاه جدید در قفقاز شمالی وجود دارد. در اين حال هر چند مسكو اعلام كرده است تعطيلي قبله بر قابليت دفاعي مسكو تاثیر منفی نخواهد داشت و ايستگاه رادار مدرن روسيه در «آرماوير» منطقه كراسنودار جدا از پوشش دو و نيم برابر بيشتر از پوشش ايستگاه «قبله» خلا ناشی از فقدان آن را جبران مي‌كند و حتي ارمنستان نیز آمادگی میزبانی ایستگاه ردیابی روسی را دارد، اما آنچه مهم است مقاومت باكو در برابر خواسته هاي مسكو نوعي پيروزي براي ساختارهاي امنيتي و نظامي اروپايي و غربي است. امري كه مي تواند تاثيرات گوناگوني در حوزه هاي امنيت و نظامي همكاريها داشته باشد. اين امر زماني تشديد مي شود كه بدانيم رويكرد ناتو در گسترش به شرق و نگاه جدي به قفقاز و سپر موشكي همچنان با جديت مورد توجه است و ضربه‌ای به جایگاه روسیه تلقي ميگردد. در اين زمينه احتمال واگذاري قبله به ساختارهاي غربي است هر چند با توجه به تهديدات مسكو بعيد به نظر ميرسد اما مي تواند زمينه ساز نگرانيهاي امنيتي بيشتري براي مسكو باشد. گذشته از اين نيز مسكو كه قبلا نقش مهمي در تامين تسليحات آذربايجان ايفا مي كرد و پايه تسليحات ارتش آذربايجان روسي است امروزه شاهد تشديد همکاري‌هاي سياسي و اطلاعاتي- امنيتي آذربايجان با ايالات متحده، اسرائيل و عضويت باکو در سازمان‌هاي يورو-آتلانتيکي و خريداري تسليحاتي باكو از تل آويو، آنكارا و غرب است و اين امر را بر خلاف منافع خود دانسته است. در اين شرايط مسكو از آن مي هراسد كه آذربايجان وارد ناتو گردد.

متغير سياسي:

در سند “مفهوم سیاست خارجی فدراسیون روسیه” در سال 2008 روسیه بار دیگر بر این موضوع تاکید شده که « گسترش همکاری های دو جانبه و چند جانبه با کشورهای عضو قرار داد سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع، اولویت سیاست خارجی روسیه مي باشد». در اين راستا مسكو هر گونه تصمیم گیری كاملا مستقل سیاست خارجی حيات خلوت خود را به سختی می پذیرد. در همين حين هر چند جمهوري آذربايجان با توجه به وجود نفت و گاز خود داراي استقلال بيشتري از روسيه بوده اما مسكو با توجه به مناقشه قره باغ سالها است كه تلاش كرده در راستاي ايفاي نقش اول در قفقاز بكشود. امري كه با سياست خارجي كنوني تقريبا متوازن باكو ناهمخوان است. در اين بين روسیه به خوبي مي داند نفوذ غرب و متحدان غربي در آذربايجان رو به رشد بوده و باكو در اين انديشه است كه نوع روابط متوازنش با روسيه مانعی برای گسترش روابط با امریکا و اتحادیه اروپا نباشد.
در مقابل در حالي كه روسیه مایل است که تنش قره باغ در چهارچوب منافع و ملاحظات مورد نظر این کشور ادامه يابد باکو در سالهای اخیر در تلاش برای گسترش روابط با همه ی قدرت ها ی منطقه ای و فرامنطقه ای و بهره گيري از پتانسيل آنها در ورود به مساله قره باغ به نفع باكو بوده است. اكنون نيز مقامات آذربایجان نيز معتقدند كه رويكرد همكاريهاي فزاينده ايروان با مسكو از يك سو برخلاف منافع ملي و بازپس گيري قره باغ است و از سويي براي مقابله با رويكرد روسيه در قره باغ دست به دامن ناتو و امریکا شده اند.

انرژي و اقتصاد :

پس از فروپاشی شوروی، جمهوری آذربایجان به لحاظ دسترسی به منابع انرژی مورد توجه قدرت های خارج از حوزه ی شوروی قرار گرفت و گاز و نفت یکی از عوامل مهم در اهمیت این كشور بوده است. در كنار اين با توجه به اينكه اتحادیه اروپا بيش از 50 درصد از انرژی مورد نیاز خود را وارد می کند امنیت انرژی غرب از اولویت بالایی در نزد ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ناتو بوده است. در اين حال از آنجا كه سهم صادرات انرژي روسي به اروپا بالا است سالها است كه سلاح انرژی به جزئی از سیاست خارجی و امنیتی روسیه تبدیل شده و غربي ها در تلاش هستند تا به انحصار روسیه در انتقال انرژی اوراسیا با ایجاد خطوط انتقال انرژی جايگزين پایان دهند. بنابراين خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیحان، باکو – تفلیس – ارزروم بین گرجستان، ترکیه، آذربایجان و قزاقستان، خط لوله گاز ناباکو بین اتحادیه اروپا، ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان و اتریش، ترانس كاسپين و خط لوله ترانس آناتولي همه و همه در اين راستا مورد توجه جدي غرب قرار گرفته است. امري كه از آنجا كه جمهوري آذربايجان در همه آنها نقشي برعهده دارد مورد نگراني جدي مسكو قرار گرفته است. چرا كه اكنون مسكو بر اين نظر است رويكرد ديپلماسي انرژي باكو موجب شكستن انحصار گازي روسيه در اروپا ميشود. بنابراين تلاش هاي در جهت ناكامي ترانس كاسپين، ناباكو و.. هم انجام داده است، امري كه با اهداف آذربايجان ناهمخوان است. در اين راستا بايد گفت دولت آذربایجان در دیپلماسی انرژی خود به دنبال تقویت توان اقتصادی کشور ، ایجاد منافع اقتصادی برای بازیگران مهم منطقه ای و بین المللی در راستای حل بحران قره باغ، افزایش نقش خود در منطقه قفقاز جنوبی، تحکیم پایه های حکومتی و کاهش تاثیر گذاری روسيه است. اما بايد دانست كه اين رويكردها موجب تقويت جایگاه آذربایجان در عرصه انرژی و سیاسی منطقه و فرامنطقه شده و همچنين همگرايی این کشور را با کشورها و نهاد هاي اروپايی افزايش مي دهد. اين امر در نگاه مسكو به اين معني است كه اگر آذربایجان به عنوان یک کشور صادرکننده انرژی به ترکیه و اروپا نقش برجسته ای به دست آورد و پشتيباني بيشتر آمریکا و غرب را فراهم كند، جدا از کاهش تاثیر گذاری روسیه بر این کشور بر كاهش قدرت ديپلماسي انرژي مسكو در آينده هم تاثير گذار است.
در بعد اقتصادي نيز هر چند به گفته سفير روسيه در باكو ولاديمير دوراخين حجم روابط تجاری میان دو کشور در سال گذشته ميلادي يعني در سال 2012 ممكن است به سه ميليارد دلار رسيده باشد(1)، اما به نظر ميرسد جمهوري آذربايجان با توجه به رشد اقتصادي و صنعتي خود عملا در مقام مقايسه با اروپا امريكا و تركيه نقش چنداني را براي روسيه در نظر نمي گيرد.

نقش قوميت ها در آينده روابط :

روس تبارهاي جمهوي آذربايجان در دهه هاي گذشته در اقتصاد و سياست نقش تعيين كننده تري داشتند(2) (در 10 سال گذشته به نصف کاهش يا 2 درصد از کل جمعیت رسيده است) در مقابل تعداد آذری هایی که در روسیه زندگی يا كار می کنند، روز به روز در حال افزایش است( از 336000آذری در روسیه در سال 1989 به 1.5 تا 2 میلیون نفر رسيده است). اين امر به اين معني است كه جدا از كاهش شمار روس تبارها در آذربايجان موقعيتشان نيز تضعيف شده و نقش چنداني در آذربايجان ندارند .اما همچنان ميتوانند به عنوان محملي براي نوع دخالت هاي آينده مسكو باشند. همچنين نيز شهروندان آذري هاي مقيم روسيه فعاليتهاي گسترده تر دارند و مي توانند به عنوان عاملي در جهت فشار به باكو مورد توجه مسكو قرار گيرد. در اين راستا با توجه به اينكه اخيرا در مسكو اقليت لزگي هاي مقيم در روسيه با پشتيباني پوتین تشكل جدیدی ايجاد كرده اند باکو از رويكرد مسکو درباره اقلیت‌های لزگی و تالشی جمهوری آذربایجان نگران بوده است. چرا كه حمايت از اقليت هاي قومي لزگي ها و تالشي ها توسط مسكو مي تواند اهرم فشار مهمي بر باكو باشد. در اين بين هر چند بايد ياداور شد كه وجود گروه هاي تندرو افراطي در داغستان، چچن و قفقاز شمالي روسيه هم ميتواند مورد بهره برداري باكو و يا غرب و تركيه از راه آذربايجان قرار گيرد امري كه ميتواند به تيره شدن بيشتر روابط بيانجامد.

چشم انداز روابط روسيه و جمهوري آذربايجان :

آنچه مشخص است تعطيلي آخرين ميراث برجاي مانده از شوري سابق در جمهوري آذربايجان يا رادار قبله از منظر نشانه شناسي مي تواند بيان كننده تمايل باكو به كاهش تدریجی نفوذ روسيه بدون برانگیختن حساسیت مسکو در خاك خود باشد. در اين حال اگر به نوع سياست خارجي تقريبا متوازن باكو بنگريم در واقع با توجه به وجود عوامل و متغيرهاي موثر در روابط رو به رشد جمهوري آذربايحان با اتحاديه اروپا، ناتو ، امريكا و همچنين متحدان غرب و در مقابل عوامل و متغير هاي موثر در كاهش حجم روابط گوناگون امنيتي، سياسي اقتصادي و …اين كشور با روسيه بايد گفت در كوتاه مدت و ميان مدت بايد شاهد افزايش تنشهاي روسيه و جمهوري آذربايجان در حوزه هاي گوناگون و كاهش حجم اين روابط بود. در اين حال هر چند به نظر نميرسد در شرايط كنوني باكو قدرت مانور چنداني براي كاهش گسترده روابط خود با مسكو داشته باشد اما به نظر مي رسد به گونه اي تدريجي و همواره روابط اين كشور با نهادها، ساختارها و كشورهاي غربي رو به افزايش باشد.

نگارنده: فرزاد رمضاني بونش – كارشناس مسائل منطقه

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها