وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
استراتیژی جدید راه ابریشم به عنوان کلید موفقیت در افغانستان

مقدمه: یکی از بهترین راه های پیشرفت برای امریکا و ناتو در افغانستان از میان برداشتن موانعی است که سر راه مواصلات و تجارت قاره ای در قلمرو افغانستان وجود دارد. بسیاری از پروژه های موجود بین المللی از مدیترانه گرفته تا شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی به قسمی شکل گرفته اند که در صورت از بین رفتن این موانع در افغانستان یک شبکۀ مواصلات و تجارت بین القاره ای فعال میگردد. در حال حاضر به علت عدم اولویت دهی، عدم هماهنگی، و عدم موجودیت ادارۀ درست مخاطراتی که در موضوع وجود دارد، افغانستان نتوانسته که به مرکز خطوط مواصلاتی مثل سرک، خط ریل، پایپ لاین و خطوط برق مبدل گردد. امریکا و همکاران آن میتوانند خلأ های مذکور را رفع نمایند. با بهره برداری از این امکانات ظرف 18 تا 24 ماه وضعیت مردم افغانستان رو به بهبود خواهد گذاشت.

قضیه افغانستان یک قضیه منطقوی بوده و وضعیت آن بالای آسیای مرکزی، هندوستان، پاکستان، ایران، چین و غیره تاثیر گذاشته و باید در سطح منطقه راه حل آن دریافت گردد.

پروژه های دارای اولویت شامل تکمیل سرک حلقوی افغانستان، شاهراه کابل هرات، و اتصال آن با سیستم سرک های قاره ای و بندر گوادر در پاکستان، احداث خط ریل از طریق افغانستان برای اتصال آسیا و اروپا، احداث خط لوله گاز ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، و انتقال خطوط برق از طریق افغانستان از آسیای مرکزی به پاکستان شمالی و هندوستان میباشد. همچنان باید مشکلات اداری را که فرا راه تجارت و انتقال مال التجاره وجود دارد از میان برداشته شود.

از نظر نظامی با افزایش قوای بیشتر در افغانستان امکانات پیروزی های نظامی در میدان نبرد موجود است اما استراتیژی امریکا در افغانستان از بعد اقتصادی برخوردار نبوده و در سطح منطقه بازیگران منطقوی و مردم محلی در قضیه آنطوری که باید دخیل نگردیده اند.

رویکرد امریکا به خاطر احیا اقتصاد در افغانستان چهار بخش داشته است: ایجاد شغل، فراهم آوری خدمات اساسی، ایجاد زیربنا، و حفظ توانمندی پولی، که از میان اینها تا حال بیشتر روی ایجاد شغل پیشرفت های بیشتری صورت گرفته است. برای رسیدن به موفقی در استراتیژی اقتصادی باید چهار معیار در نظر گرفته شود: 1. بهتر ساختن شرایط زندگی مردم افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی. 2. استراتیژی های نظامی و اقتصادی به طور همزمان موجود بوده و یکدیگر را تقویت نمایند. 3. باید برای حکومت افغانستان مجاری عایداتی ایجاد گردد تا بار پرداخت معاشات کارمندان و نظامیان افغانی از دوش امریکا رفع شود. 4. باید راه های انکشاف اقتصادی به طور سریع طی گردد به طوری که ظرف 18 تا 24 ماه آینده نتیجه خویش را نشان دهد.

یگانه رویکردی که میتواند این معیار ها را تکمیل نماید اینست که افغانستان به محراق مواصلات به طوری مبدل گردد که بتواند اروپا و شرق میانه را با شبه قاره هند و آسیای جنوبی و جنوب شرقی پیوند دهد و خطوط ریل و خطوط انتقال برق و نفت و گاز از طریق افغانستان و در افغانستان انتقال یابد و بدین ترتیب افغانستان به شرق و غرب وصل شده و برای دولت افغانستان از طریق تکس و مالیات مجاری عایداتی ایجاد خواهد گردید. این نوشته عناصر همچون یک راه جدید ابریشم را به بررسی میگیرد.

1. ابتکارات مواصلاتی تا اکنون :

در حال حاضر بسیاری کشور ها و موسسات اقتصادی و تشبثات مالی در جهان میلیارد ها دالر را صرف ساختن راه هایی میکنند که از هانوی به هامبورگ و از بمبئی به مراکش ختم میگردد اما این همه راه های ابریشم در بعضی نقاط کلیدی مانند افغانستان قطع گردیده و در اتصال آنها به همدیگر ممانعت ایجاد میگردد.

امریکا در موقعیت بهتر از هر کس دیگری قرار دارد که این مشکلاتی را که در افغانستان مانع اتصال این سیستم مواصلاتی بین المللی میگردد برطرف نماید. باید گفت که در اثر عملیات امریکا علیه طالبان و از میان برداشتن طالبان و ایجاد حکومت جدید در افغانستان این امکان به وجود امده است که بین اروپا و شبه قاره هند راه مواصلاتی و تجارتی ایجاد گردد، در حالیکه قبلا بین اسیای مرکزی و قفقاز با اروپا خطوط ریل و شاهراه ها ایجاد و شگوفا گردیده بود.

دستآورد ها :

تا حال یک مقدار پروژه های زیربنایی در افغانستان و منطقه عملی گردیده است. خطوط ریل، راه ها، خطوط انتقال انرژی شامل این پروژه ها بوده است. از جمله بین ترکیه و گرجستان خط ریل تمدید گردیده و در شمال هند خط ریل احداث شده است. گرچه این پروژه ها در این کشور ها از افغانستان دور به نظر میرسند اما افغانستان مرکزی است که اینها را با هم اتصال میبخشد.

کی سرمایه گذاری مینماید؟

بانک انکشاف اسیایی و بانک جهانی د موسسه عمده مالی اند که در بخش انکشاف تجارت و ترانسپورت سرمایه گذاری مینمایند. بین 2004 الی 2009 بانک اسیای حدود 3 میلیارد و 488 میلیون دالر را پروژه های ترانسپورتی در اسیای مرکزی و غربی منظور نمود. بانک جهانی 5 میلیارد و 329 میلیون دالر را در عین مدت زمان در همین کشور ها سرمایه گذاری نموده است.

بانک انکشاف و بازسازی اروپا نیز در اسیا-اروپا سرمایه گذاری نموده که شامل سرمایه گذاری در مواصلات زمینی، بحری، هوایی در اذربایجان، اسیای مرکزی و منگولیا میگردد. امریکا، روسیه، ایران، چین، هند و کوریای شمالی در منطقه برای این منظور سرمایه گذاری نموده است، که از جمله امریکا بیشترین کمک های خویش را به افغانستان تخصیص داده است.

سرک ها :

بین سالهای 2002 الی 2009 امریکا 1.8 میلیارد دالر را برای احداث 635 کیلومتر سرک حلقوی و 2700 کیلومتر سایر سرکها به مصرف رساند. دیگر کشور هایی که در این عرصه کار نموده اند عبارت اند از ایران است که 220 میلیون دالر را در این عرصه به مصرف رسانده و نیز کشور هایی دیگری مثل هندوستان، جاپان و عربستان سعودی میباشد. همچنان امریکا یک پل را بین تاجکستان و افغانستان اعمار نموده است.

سرک بین دلارام و زرنج که توسط هند اعمار میگردد یک نمونۀ خوبی از سرک هایی است که سرک های داخلی را با کشور های همسایه متصل میسازد. این شاهراه به طول 218 کیلومتر دهلیزی را میان زرنج و بندر چابهار ایران که توسط روسیه و هندوستان اعمار میگردد متصل میسازد. این سرک مدت سیر را از 12 الی 14 ساعت به 2 ساعت تقلیل بخشیده و مقدار اموال مورد انتقال را 10 برابر بیشتر ساخته است. چین نیز در زمینه ساختن سرک ها در منطقه فعال بوده که از جمله سرک هایی را اعمار نموده که سینکیانگ را به قرغزستان و تاجکستان و از آنجا به افغانستان متصل میسازد و نیز شاهراهی را اعمار نموده که قراقرم را به دریای عرب و گذرگاه خیبر و بالقوه به هندوستان متصل میسازد. همچنان چین سرکی را در تاجکستان اعمار نموده که سینکیانگ را از طریق پلی که روی دریای پنج اعمار گردیده به افغانستان متصل میسازد.

ریل :

سیستم های خط ریل در شمال، غرب و شرق افغانستان توسط کشور های همسایه احداث گردیده اند که از جمله چین در ترکمنستان و پاکستان نقش برجسته ای را در این رابطه اتخاذ نموده است. پلان دراز مدت چین این است که سیستم خطوط ریل غرب چین با بندر گوادر در پاکستان اتصال یابد. چین همچنان یک خط ریل را در افغانستان اعمار مینماید تا مواد معدنی را از افغانستان به پاکستان صادر کند. این مواد معدنی از پروژه استخراج معدن که چین در آن 3 میلیارد دالر سرمایه گذاری مینماید به دست خواهد آمد.

ایران، بانک انکشاف آسیایی و جاپان نیز در این عرصه در منطقه سرمایه گذاری نموده اند. در حال حاضر ایران یک خط ریل را از خواف به هرات اعمار مینماید. در این اواخر مقامات ایرانی در مورد ایجاد یک خط ریل بین ایران و تاجکستان از طریق افغانستان صحبت نموده اند. بانک انکشاف آسیایی 165 میلیون دالر را برای اعمار خط ریل از مزار شریف به ترمز در ازبکستان تخصیص داده است. جاپان با هند در عرصه ایجاد سیستم خطوط ریل در شمال هند همکاری مینماید که هدف نهایی از این خطوط ریل اتصال با اروپا میباشد. اما تا زمانی که در افغانستان موضوع ایجاد خطوط اتصالی حل نگردد بسیاری از این پروژه های اتصالی ناقص خواهد ماند.

هوانوردی :

در شرایط فعلی همسایگان افغانستان همه سعی دارند که محل توقف پرواز های عبوری از منطقه باشند و این یک رقابت تنگاتنگ را به میان آورده است. با وجود این، جاپان ترمینال میدان هوایی کابل را جدیدا اعمار نموده است. پرواز ها در مسیر راه جدید ابریشم فرصت های مفید را برای کشور های منطقه به میان می آورد.

ایجاد نهاد های مواصلاتی و مبادلاتی :

ایجاد زیربنا های مواصلاتی یگانه وسیله انکشاف مواصلات نمیباشد بلکه ایجاد نهاد ها و سیستم های اداری برای مبادلات مربوطه نقش مهمی را در زمینه دارد. از جمله اتحادیه اروپا در ارتباط به اموال سریع الفساد یک میکانیزمی را به نام “دهلیز اروپا، قفقاز و آسیا” به میان آورده که در زمینه مسائل اداری، جواز، موضوعات حقوقی و غیره تسهیلات را فراهم میسازد. این ابتکار مفید اروپا تا حال شامل افغانستان نگردیده است.

موضوع مسائل اداری و حقوقی و غیره میکانیزم های تسهیل مواصلات چندان مورد توجه دونر ها یا کمک کنندگان قرار نگرفته است. به طور مثال از جمله 5 میلیارد و 329 میلیون دالر که از طرف بانک جهانی در آسیای مرکزی و آسیای غربی مصرف گردیده، صرف یک فیصد آن در بخش مسائل اداری مواصلات به مصرف رسیده است.

2. دلایل ترتیب یک استراتیژی مبتنی بر مواصلات :

در صورتیکه ایالات متحده امریکا و ائتلاف در امر ایجاد امنیت در افغانستان موفق هم شوند، با این وجود بدون به میان آوردن شرایط انکشاف اقتصادی در منطقه این دستاورد ها کم دوام خواهد بود.

در سال 2009 طی اجلاسی در پاکستان 24 کشور و 18 سازمان بین المللی توافق نمودند که همکاری های فراملی اقتصادی راه از بین بردن فقر و بهترساختن زندگی در افغانستان و منطقه میباشد. طوریکه از این تصمیم گیری به مشاهده میرسد رسیدن به امنیت در افغانستان و منطقه مستلزم فراتر رفتن از محدوده افپاک (افغانستان-پاکستان) و اندیشیدن در سطح وسیعتر منطقوی میباشد.

طوریکه از بررسی های موسسه اکبر هویدا است 90 درصد مصارف دولتی از مدرک کمک های بین المللی صورت میگیرد. بنابران لازم است که افغانستان اقتصاد مشروع خویش را انکشاف دهد.

باید گفت که فواید بالقوه از درک متصل ساختن تجارت و مبادلات بین شرق آسیا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی، و اروپا و شرق میانه بی اندازه زیاد میباشد. حجم تجارت و مبادلات بین این نقاط بین 1997 و 2007 سه برابر شده است.

قابل ذکر است که در صد سال گذشته نظر به دلایل واضحی توجه بیشتر واشنگتن به شرق آسیا و حوزه آسیا پسیفیک بوده است. اما تغییرات بنیادینی اکنون رونما گردیده که نشان میدهد که منافع امریکا در منطقۀ آسیا-اروپا به هم پیوند میخورد که بین شرق آسیا، آسیای جنوبی، شرق میانه، روسیه و اروپا قرار داشته که این منطقه را در حدود یک قرن پیش جغرافیه دان مشهور سر آلفورد مکندر به نام “قلب آسیا-اروپا” و “محور جغرافیایی تاریخ” خطاب کرده است. اما قدرت های اقتصادی و جیوپولیتیکی که در این منطقه در فعالیت اند بسیار بزرگتر از “بازی بزرگ” زمان مکندر میباشد. و امروز، برخلاف زمان مکندر، امریکا با حضور در افغانستان و با داشتن روابط پرتنش با همسایگان افغانستان این موقف را دارد که یا منطقه را از نظر اقتصادی شگوفا سازد و یا برخلاف آنرا به قهقرا ببرد.

بیشترین اندازۀ تجارت و مبادلات در سالهای آینده در منطقه بین هندوستان و چین خواهد بود. در حال حاضر مبادلات بین این دو کشور از طرق کشتی و ابحار صورت میگیرد. اما مقادیر فزایندۀ صادرات از غرب چین نیازمند این است که با استفاده از سرک و خط ریل به هندوستان فرستاده شود زیرا صادرات از غرب چین از طریق بنادر و ابحار وقت زیادی را در بر میگیرد.

پیشبینی های واقعگرانه از صادرات هندوستان نشان میدهد که صادرات هند از طریق آسیای مرکزی به شرق میانه و اروپا تا سال 2015 به 100 الی 120 میلیارد دالر خواهد رسید. افغانستان و کشور های آسیای مرکزی میتوانند از طریق مالیات گمرکی و انکشاف صنایع ترانزیتی به حد وافر از این صادرات هندوستان استفاده ببرند.

موانع عمده فرا راه تمدید راه ابریشم جدید به شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی :

در حالیکه ایجاد راه جدید ابریشم بهترین امید برای ایجاد ثبات برای افغانستان است، دو سؤ برداشت مانع عملی شدن این موضوع گردید است: اول اینکه به علت عدم امنیت در افغانستان اوضاع اقتصادی انکشاف نکرده است، و دوم اینکه افغانستان زیربنا های ضعیف دارد. اما این دو برداشت غلط است.

این درست است که ادامه خشونت ها در افغانستان و نیز مناطق بلوچستان، کشمیر و مناطق پشتون نشین سیر رشد مبادلات را مانع گردیده است، اما حمل و نقل اموال ناتو از کراچی به افغانستان از بین این مناطق نشان میدهد که مبادلات میتواند با وجود خشونت ها رشد نماید.

این نیز درست است که زیربنا های مواصلاتی در افغانستان ضعیف است اما سیستم سرک های موجود در کشور این توان را دارد که مبادلات ترانزیتی را متقبل گردد.

اتفاق نظر عمومی که وجود دارد این است که بزرگترین موانع بر سر راه تجارت و مبادلات بین القاره ای موانع ناشی از نهاد ها و موانع اداری و سیاسی میباشد. این موانع شامل مالیات گمرکی زیاد، فساد میان مامورین گمرکی، و عدم همکاری کشور های سرحدی در جهت تسهیل تجارت میباشد. یک سروی بانک انکشاف آسیایی از 1000 راننده لاری در افغانستان که از کشور های مختلف مال التجاره را به کشور انتقال میدادند به این نتیجه رسید که 90 درصد موانع بر سر تجارت ناشی از مسائل اداری است. سروی های دیگر نشان میدهند که تاخیرات در بنادر 40 فیصد زمان انتقالات و یک سوم مصارف انتقالات را از اروپا به آسیا تشکیل میدهد. لیکن سرحدات یگانه مشکل در قضیه نمیباشد، بلکه مقررات پیچیده، مشکل و متفاوت در کشور ها مانع بزرگی در این رابطه میباشد. اصلاحات در زمینه قوانین و مقررات نیازمند رهبریت میباشد که در این صورت این کار نیاز زیادی به پول ندارد و به این ترتیب میتوان مواصلات را بدون کدام مصرف زیادی جهت ایجاد ثروت در منطقه تقویت نمود.

در سال 2008 اطاق های تجارت امریکا پیش نیاز های امنیتی راه ابریشم جدید را مورد بررسی قرار داد. این اطاق ها در نتیجۀ بررسی هایش پیشنهاد نمود که رویکرد دوگانۀ ایجاد شبکه های همکاریهای گمرک به گمرک و گمرک با تجار اتخاذ گردد. یکی از اقدامات این شبکه ایجاد زیربنای مشترک تکنالوژی معلوماتی میان ادارت گمرکی کشور های ذیربط برای شناسایی محمولات مشکوک میباشد. این شبکه ادارات گمرکی و انتقال دهندگان قانونی مبادلات را به هم پیوند بدهد.

3. امریکا برای متصل ساختن افغانستان به شرق و غرب چه باید بکند؟

پیشنهاد اینکه افغانستان به شرق و غرب اتصال یابد بر این مبنا استوار است که افغانستان محراق اتصال مناطق مختلف گردد. اکنون 34 فیصد عواید دولت افغانستان از مدرک مالیات گمرکی میباشد. عواید دولت افغانستان سال گذشته 50 فیصد افزایش داشته است. انکشاف مواصلات از طریق افغانستان میلیارد ها دالر را به خزانۀ دولت افغانستان جاری خواهد ساخت. برای انکشاف مواصلات از طریق سرحدات باید در منطقه تغییراتی در سیستم های اداری گمرکات سرحدی کشور های مختلف وارد گردد. تقریبا نیمی از زمان و مصارف انتقالات را همین تاخیرات و معضلات اداری و مقرراتی در سرحدات کشور های آسیای مرکزی تشکیل میدهد.

کار هایی که در عرصه نرم افزاری رشد این موضوع  باید صورت گیرد عقد یک موافقتنامه جدید ترانزیتی بین افغانستان و پاکستان است که مشکلات موجود را رسیدگی کند. همچنان باید بین پاکستان و هندوستان روابط نزدیکتر اقتصادی ایجاد گردد. در بین تمام این کشور ها موضوع تجارت های غیرقانونی مورد رسیدگی قرار گیرد. همچنان حل مسئله کشمیر نباید به حیث پیش نیاز رشد مواصلات در منطقه محسوب گردد. باید گذرگاه های گمرکی و سرحدی بین افغانستان و سرحداتش مدرنیزه گردد. کشور های آسیای مرکزی و آسیای جنوبی تشویق شوند تا در سرحدات و گمرکات تسهیلات به میان آورند.

در عرصۀ سخت افزاری، باید سرک های حلقوی کشور و سرک های لازمی که قیر نشده اند تکمیل گردیده و قیر شوند. به دولت افغانستان مساعدت شود تا سرک ها را به شکل یکسان و استاندارد حفظ و مراقبت نماید. علاوه بر سرک حلقوی افغانستان، شاهراه مرکزی کابل-هرات باید قیر گردد. مشکلاتی که سر راه انتقال اموال از قندهار به بندر گوادر پاکستان که بندر طبیعی برای صادرات اموال آسیای مرکزی است از میان برداشته شود.

باید شبکۀ ریل که افغانستان را به قاره ها متصل میسازد در افغانستان ایجاد گردد. خط ریل هرات به سیستم خطوط ریل ایران در کوتاه مدت انکشاف یابد و خط ریل از مزار شریف به هرات و شرق و جنوب افغانستان در میان مدت رشد یابد. از طریق بندر اسپین بولدک خط مهم ریل به شبکه خطوط ریل پاکستان وصل گردد.

در عرصۀ انرژی، تولید برق در کشور و انتقال خطوط برق  از آسیای مرکزی در افغانستان و از طریق افغانستان به آسیای جنوبی باید رشد یابد.

خطوط گاز از ترکمنستان به افغانستان و از آنجا به پاکستان و هند منافع عظیمی را برای کشور به میان خواهد آورد. امریکا باید ایجاد این خط لوله را در صدر اولویت کاری خویش قرار دهد.

در عرصه اتصال افغانستان به جهان از طریق تکنالوژی معلوماتی، دولت افغانستان با خردمندی ایجاد حلقه فایبر نوری در کشور را روی دست گرفته که باید این سیستم تکمیل و افغانستان را به شاهراه های معلوماتی جهان اتصال دهد.

در نتیجه برای رسیدن به اهداف فوق باید استراتیژی ترانسپورت برای افغانستان ایجاد گردد که عناصر لازمه را داشته باشد.

برای تطبیق این استراتیژی و نیز رسیدن به اهداف ایجاد راه جدید ابریشم و تبدیل افغانستان به محراق مواصلات باید یک نماینده از طرف رئیس جمهور امریکا تعیین گردد که همراه با گروه کاری خاص متشکل از ادارات ذیدخل امریکا در همکاری با دولت افغانستان در زمینه با جدیت کار نمایند.

نوشته: اس فریدریک استار و اندرو سی کوچنز

به همکاری

استیفن بنسن، ایلی کراکاوسکی، ژوهن لین، و توماس ساندرسن

مرکز مطالعات استراتیژیک و بین المللی

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها