وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
افغانستان، بازگشت به نقطۀ صفر

بر اساس ارزیابی های ایالات متحده امریکا از وضعیت جنگ در افغانستان، اعتماد به نفس گروه افراطی طالبان مسلح همچنان باقی مانده و با وجود تلاش های یک دهه ی ناتو، این گروه افغانستان را دوباره تحت ادارۀ خود در خواهد آورد.

یک گزارش محرم تحت عنوان « وضعیت طالبان » حاکی از توان، انگیزه، تمویل، و کفایت تکتیکی طالبان است که با وجود مشکلات سال 2011  بعد از خروج نیرو های خارجی آیندۀ افغانستان را به مخاطره می کشاند.

این گزارش نشاندهندۀ این هم است که امریکا و متحدانش، با وجود یک جنگ تمام عیار، نتوانستند که به پیروزی محسوس نظامی دست یافته و یا به کشور از هم گسیختۀ افغانستان نظم و امنیت را اعاده نمایند.

گزارش فوق میتواند یک اعتراف به شکست نیز تلقی گردیده و این دیدگاه طالبان را تقویه می کند که با حکومت فاقد محبوبیت رئیس جمهور حامد کرزی به خصوص در حال حاضر مذاکره ننمایند.

گزارش امریکا و ناتو باعث خواهد گردید که اعتماد به نفس طالبان بیشتر شده و رهبران آنها به آتش بس تمایل نشان نداده و از رزمندگان این گروه خشونت و داشتن روابط با القاعده دست نخواهند کشید.

هجوم تحت رهبری امریکا به افغانستان به تعقیب وقایع 11 سپتمبر در امریکا صورت گرفت و حکومت طالبان به علت پناه دادن به اسامه بن لادن رهبر القاعده سرنگون ساخته شد.

امریکا اکنون رهبری ائتلاف حدود 130 هزار نیروی خارجی را در افغانستان به عهده دارد و تلاش های آن در جهت گفتگو های صلح با طالبان در حالی صورت می گیرد که پلان بیرون کشیدن تمام عساکر جنگی خویش را از افغانستان الی ختم 2014 روی دست دارد.

بعد از طی یک دهه، برنامه ریزان خارجی جنگ در حال نهایی ساختن استراتیژی خروج کلیه قوتهای آنها می باشند. لیکن، از سال 2001 تا حال آنها از حضور خود در افغانستان چه حاصل کرده اند؟

با این که در روز های نخستین با درنظرداشت  معلومات استخباراتی  آشکار  بود که شخص اول تحت تعقیب در جهان در افغانستان حضور ندارد، با این هم نیرو های خارجی در دره ها و اراضی دشوار گذار این کشور با ادعای از بین بردن طالبان و اعاده نظم و امنیت، تأمین حقوق اساسی کلیه افراد به صورت عام، و توانمندسازی زنان باقی ماندند.

اما حقایق موجود ثابت می سازند که آنها نتوانستند به اهداف اعلام شده ی خویش دست یابند، از جمله دستگیری ملا عمر رهبر طالبان را که نه تنها زنده است بلکه شرایط انجام مذاکره با امریکا را نیز تحمیل میکند.

یک واقعیت دیگر اینست که صد ها و هزاران انسان بیگناه افغانستان در جریان این منازعه به گونه های مختلف، جان باخته اند. میلیونها نفر به کشور های همسایه پناهنده شده و کشور در تشتت عمیق قرار گرفته و میلیونها نفر نفوس آن با مشکلات سخت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست و گریبان هستند. در میان این همه اخبار هشدار دهنده، باز خبر بد بازگشت طالبان به گوش می رسد.

در صورتی که طالبان، با آن تاریخچۀ سرکوب زنان و نقض حقوق بشر، باز به قدرت برسند، آن وقت نیرو های ناتو به رهبری امریکا در افغانستان چه دست آوردی در این یازده سال گذشته داشته اند؟

علاوه بر اینکه هزاران فرد بیگناه افغان جانهای خویش را از دست دادند، 1889 تن سرباز امریکا  در این منازعه هلاک گردیده و نزدیک به پنجصد میلیارد دالر از خزانه ی امریکا در این راه خالی گردیده است.

مبرهن است که این گزارش بسیار از سیاست گزاران امریکا و تحلیلگران را در سطح جهان به این فکر فرو برده که آیا این جنگ ارزش ضایع شدن این همه انسانها و این همه پول و مصارف را داشت.

در وضعیتی که در حال ظهور است این پرسش به ذهن خطور می کند که کی ها در قدرت خواهد بود و آیا قدرت تقسیم خواهد شد، و بین کی ها؟

در «افغانستان جدید» بعد از خروج نیرو های خارجی، موجی از نیرو های مختلف ملیت ها، نیرو های مسلح غیر منظم، و گروه های پرنفوذ به حیث مراکز قدرت به میدان خواهند آمد. چیزی که این وضعیت نابهنجار را مغشوش تر می سازد این است که هیچ کدام از این گروه های پرنفوذ به یک دیگر اعتماد ندارند، و بدتر از آن اینست که آن افرادی که گفته میشود  در بازی قدرت میانجی های بیطرف استند خود نیز به طور وسیع مورد سؤظن  قرار دارند.

افزون بر این همه نابسامانی های افغانستان، عدم موجودیت نهاد های مشروع میتواند هر نوع تلاش جدی برای ایجاد حکومت نیرومند را در کشور، لااقل در وضع موجود، به ناکامی سردچار سازد.

خطر بزرگتر این است که افغانستان بعد از خروج نیرو های خارجی از حالت پیروزی علیه بنیادگرایی که قدرت های غربی به افتخار یاد می کنند به  حالت انارشی سقوط کند.

علاوه بر این همه، در این گزارش اتهاماتی وجود دارد مبنی بر اینکه پاکستان با طالبان در تبانی است، و این باعث تنش هر چه بیشتر در روابط قدرت های غربی با پاکستان و افغانستان میگردد. این موضوع، سفر اخیر حنا ربانی کهر وزیر خارجۀ پاکستان را که به منظور ترمیم روابط صورت گرفته بود تحت شعاع قرار داد.

با وجود سایه انداختن این ابر های تیره، یک بارقه ای از امید که با کم رنگی وجود دارد این است که برخی قوماندان های طالبان به این باور رسیده اند که آن چنان که قبلاً ارادۀ خود را بر مردم تحمیل کرده بود این کار دیگر پذیرفته نخواهد شد. زیرا زمان تغییر کرده است. آنها میدانند که دیگر برای یک گروه یا حزب ناممکن است که بالای تمام افغانستان حاکمیت خود را بگسترانند. همین باعث آمادگی ایشان برای نشستن گرد میز مذاکره می باشد.

همچنان نیازمندی طالبان برای شناسایی سیاسی و کسب مشروعیت به طرف های ذیربط این فرصت را میدهد تا یک روند جدی سیاسی را جهت آوردن صلح و همنوایی در این کشور جنگ زده آغاز نمایند.

برگزاری انتخابات برای ایجاد نهاد های مشروع  که کشور را به اساس معیار های امروزین اداره نماید و یک رهبری را بتواند برگزیند که از پذیرش همگانی در بین ملیت ها برخوردار باشد از ضرورت های خاص در این مرحله برای کشور می باشد.

اما پیش شرط موفقیت یک پروسۀ انتخابات این است که باید قبل از آن به ابتکار افغانها روند مصالحه ای به میان آید که تمام جناح ها و اقوام را در بر داشته باشد. سپس یک نهاد مشروعی که از طرف همه پذیرفته شود باید از انتخابات نظارت نماید تا از عادلانه بودن و شفاف بودن آن اطمینان حاصل شود.

بر همگان پیدا است که حتی بعد از یازده سا عملیات نظامی، قوای ناتو و حکومت افغانستان نتوانسته اند که حتی یک ولایت را اداره نمایند. حکومت کرزی فاقذ اعتبار بوده و پذیرش ندارد. از این جاست که باید یک انتخابات زود هنگام ملی به منظور گزینش یک حکومت و یک رهبری که دارای مشروعیت و محبوبیت در بین مردم باشد برگزار شود. لیکن پروسۀ برگزاری انتخابات خود سرتاسر مملو از مشکلات می باشد. هر نوع سیستم رای دهی که انتخاب شود می تواند باعث خشم یک عده نه یک عدۀ دیگری از گروه های رقیب و ذینفع در افغانستان شود.

باوجودیکه حکومت کرزی عین هدف گفتگو و مصالحه با طالبان را دارد، لیکن از این ناخرسند است که اغتشاشیون میگویند که آنها صرفاً با امریکایی صحبت خواهند کرد.

کرزی همچنان از جریان و سمت و سوی گفتگو ها که قبلا آغاز گردیده نیز ناراحت است. تشویش وی این است که امریکا با طالبان به توافقی رسیده و بعد آن توافق را بالای حکومتش تحمیل خواهند کرد، که این کار یگانه گزینه ای را که به او باقی خواهد گذاشت این خواهد بود که سوار آخرین پرواز نیرو های ناتو گردد که از افغانستان خارج می شوند.

چیزی که سیاست گزاران غربی باید انجام دهند این است که بدون اینکه سیاست های مداخله گرانه خود را دخیل سازند در میان گروه های افغانی مصالحه را ایجاد نمایند و افغانها را بگذارند که رهبریت محلی خود را به صورت طبیعی ایجاد و رشد دهند.

نویسنده: سید فیصل علی

منبع: عرب نیوز

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها