وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
بیانیه رادیویی نجیب الله تورویانا فرستاده خاص کابل، به کراچی- 1947م

بسم الله الرحمن الرحیم

هموطنان عزیز! مايه افتخار من است كه امشب از مركز راديوي افغانستان روی موضوع سر نوشت برادران افغان ما كه در ماوراي « خط ديورند » زندگاني دارند و آينده سرزمين شان كه از روزگاران باستان تا امروز آشيانه وكاشانه ی پشتون هاست سخن مي رانم.

مي دانم كه خورد وبزرگ اين كشور از كران تا كرانه افغانستان با اشتیاق و علاقه مخصوصي منتظر اند كه سياست های بي غرضانه و صلح خواهانه اما در عين حال سياست فطري و طبيعي حكومت متبوعه ی ملي شان در مذاکرات ما با مقامات عالیه کشور همسایه، چه نتيجه داده و اقدامات خيرخواهانه حكومت اعليحضرت با دول دوست و ذيعلاقه به كجا انجاميده، زيرا فرد فرد اين مملكت را رشته محکم و نا گسستني ای با برادران آنها پيوسته است. علاقه ما وآنها از بدو تكوين اين ملت به ميان آمده که امريست كاملاً طبيعي و نبايستي آن را به بازي هاي سياسي و مداخله در امور ديگران تعبير نمود و يا به آن جنبه مقاصد غرض آلود بخشيد كه متاسفانه صفحات تاريخ بشر و منازعات سياسيه ملل از آن مالامال است.

پيش آمد هاي قرن گذشته و سياست هاي استعماري جهان اين امر را به ميان آورد و متاسفانه با انتزاع پاره ی بزرگي از پيكر اين كشور قضيه مشكل و دردناكي را براي افغانستان توليد نمود كه باعث سوء تفاهمات و شبهات و شكوك بيشماري در ميان اين مملكت و انگلستان گرديد و اجازه نداد كه افغانستان و بريتانياي عظمي درمحيط اعتماد و اطمينان و همکاری و دوستی که در خور منافع هر دو كشور همسايه بود، زندگاني نمايند.

 واقعاتي پيش آمد كه به قرباني هاي ما و ضايعات هنگفت همسايه شرقي ما تمام شد، سياست هایي اتخاذ گرديد كه بجز تأثر و تألم و خاطرات ناگوار فايده مادي و معنوي را متوجه هيچ طرفي نساخت و هردو جانب را وادار نمود كه به دوجنبه سياسي معارض قرار گيرند.

درست است که افغانستان به اتلاف نفوس و محاصره و انزوا و قرباني و جراحات التیام ناپذیری وادار گردید و رنج و محنت صد ساله را متحمل گشت ولي بريتانيا نيز تا جائي كه به اين امر مربوط بود خساره كمتري نبرداشت.

واضح تر بگویيم در حاليكه همه سران و بزرگان امپراطوري انگلستان متوجه و منهمك بودند كه با سياست هاي (فوروارد پاليسي) و (ياپيسفل پنتريشن) سيستم هاي دفاعي هند برتانوي را محكمتر بسازند و مستعمرهء بزرگ خود را با بروج مشيده و سدود آهنين محفوظ نگهدارند، بزرگترين ضمانت دفاعي و امنيت حدودي هند را از دست دادند، آن ضمانت بزرگ اطمينان و اعتماد و همكاري ملتي بود كه با حريت خواهي و حريت طلبي افراد آن مي توانست ضم گشته محيطي را بميان آرد كه از نقطه نظر مادي و معنوي بفايدهء مطلق طرفين تمام مي شد.

در اين راه حكومت هاي افغانستان با وجود آنكه به سياست ها و ديپلوماسي جديد جهان در قرن گذشته آشنائي كافي نداشته كوتاهي نكردند و بدون آنكه مايوس شوند بصورت لاينقطع و پيهم مي كوشيدند كه دولت بريتانياي عظمي را وادار و متوجه گردانند كه خير و صلاح طرفين در چيست.

مساعي قابل قدر امير كبير ( امیردوست محمدخان) در مذاكرات شان با سرالكزندربرنس، مذاكرات اميرشير علي خان مرحوم و سيد نور محمد شاه قندهاري با زمامداران برتانوي، مذاكرات ومكاتبات امير عبدالرحمن خان مرحوم و زحمات امير حبيب الله خان شهيد و مفاوضاتي كه هنگام عقد پيمان مودت با انگلستان صورت گرفت وبالاخره تمام مجاهدات و كوششهاي كه وزارت امور خارجه افغانستان در عصر اعليحضرت محمد نادر شاه شهيد و دورهء فرمانروایي پادشاه محبوب ما اعليحضرت المتوكل علي الله حفظ الله تعالي به عمل آورده است دليل و برهان گفتار من است و ميتوان جريانات و ريكارد هاي آنرا نه تنها در منابع موخذ افغاني بل در اسناد و رسايل و نشريات رسمي دولت بريتانياي عظمي و حكومت هند برتانوي و آثار سياسيون انگليسي از قبيل دوك اف، ارژيل و غيره مطالعه نمود.

مراد از ذكر اين مطالب اينست كه مسئله افغان هاي آنطرف ديورند از امروز يا به عبارت ديگر از زمان تغيير ستاتوي (وضعیت) هندوستان نشئات نكرده بلكه سوابق امر در اعماق  زندگاني صد ساله اين ملت ريشه دوانيده و امر فطري وطبيعي است.

در عصر اعليحضرت نادرشاه شهيد هنگاميكه آن شهريار مرحوم اساس سلطنت پارلماني افغانستان و مشروطيت مملكت را مي گذاشتند در خطبه افتتاحيه شوراي ملي افغانستان علايق فطري افغانستان و افغان هاي سرحد و سياست افغانستان را درا اين امر توضيح و تصريح فرمودند و همچنين در كنفرانس نزع سلاح، هيئت افغاني در مورد بمباران درمناطق قبايل سرحد و رفع اين امر اظهارات علني كردند كه در داكومان هاي (اسناد) جامعه ملل مطالعه شده است.

 بازقابل تذكر ميدانم كه محرك همه اين اقدامات ما از يكطرف علايق و رشته هاي فطري ما برادران آنطرف سرحد بوده است و از طرف ديگر آرزوي حكومت افغانستان جهت فراهم آوردن محيط مساعدي كه بيشتر متضمن علايق حسنه همجواري و سياست صلح خواهانهی همكاري با انگلستان وهند برتانوي گردد كه مورد ضرورت و احتياج طرفين بود.

بهر حال مقصود ما شكايت نيست حكايت است شايد روزگاري بوده و از خود مقتضياتي داشته ، شايد مفكوره ی كه امروز بر انگلستان و ساير دول بزرگ جهان حكمفرمایي دارد در آن روزگاران وجودي نداشته و قضا و قدر ميخواسته است كه ما نيز يك سلسله تلخي و ناگواري ها را بچشيم و متحمل مصائب گرديم.

اما از ده پانزده سال بدينسو تغيیرات مخصوصي در سياست بين المللي رونما گرديد و سياست حكومت بريتانياي عظمي نسبت به هندوستان تغيیر كرد- موضوع تغيير ستاتوي ( وضعیت) هندوستان و آزادي هند بروي كار آمد كنفرانس ها و ميزهای مدور داير گشت و هيئت هايي بين لندن و دهلي رد و بدل شد جنبش هاي ملي و آزاديخواهي در هند شدت گرفت  و افغا ن هاي آن طرف ديورند نيز در اين جنبش ها سهيم گرديدند.

متأسفانه در طول اين مدت زد و خورد هاي قواي هند برتانوي با قبايل ادامه يافت و اين  پيش آمد ها درافغانستان عكس العمل هایي توليد نمود که روابط دوستانه و عادي افغانستان و بريتانياي عظمي را گاه گاه تهديد مي كرد.

از سال 1931و 1932 به اين طرف وزارت امور خارجه افغانستان به وزير مختار بريتانياي عظمي، انديشه و آرزوي افغانستان را توضيح مي نمود كه افغانستان منتظر است تا افغان هاي آنطرف سرحد اعم از حصصي كه آزادي خودرا حفظ نموده اند وهم قسمتي كه در تحت اداره هند برتانوي قرار گرفته اند ازعین حقوقي كه به هندي ها داده مي شود بحيث يك كتله مشخصي مستفيد شوند و ضميمه هندوستان محسوب نگردد. مخصوصاً اين مراجعات ما هنگام ورود « فدسريتافوردكر پس» به هند در دوران جنگ گذشته به صورت جدي و واضح تر از طرف وزير امور خارجه افغانستان به وزير مختار بريتانيا تذكر داده شد و جواب گرفتيم كه در هنگام وقوع تغير وضعيت هند مي توانيم اظهار مطلب نمائيم.

بايد گفت كه كاميابي سياست دوستانه و بيطرفي صميمانه افغانستان و اهتمام وتوجه حكومت نسبت به اين امر که از افغانستان و بي طرفي آن برعليه دول دوست و همسايه ما كوچكترين استفاده گرفته نشود، همسايگان ما را قناعت نامه بخشيد كه نیات افغانستان نسبت به آنها دوستانه و خير خواهانه بوده وسياست ملي اين كشور بر حريت خواهي آن پايدار مانده که بهترين ضمانت حسن روابط ما و آنها خواهد بود. از طرف ديگر ما نيز معتمد گرديم كه همسايگان ما با وجود اضطراب و تشويشي كه  پيش آمدهاي جنگ جهان براي آنها توليد نموده بود بر سياست افغانستان اعتماد نموده بي طرفي آن را احترام ميكنند.

نمايندگان انگلستان در زمان جنگ وپس از ختم آن همواره بر سياست گذشته و محافظه كاري آن دولت بمقابل افغانستان اظهار تاسف نموده تنقيد مي نمودند كه چرا با عدم مساعدت و كمك هاي خود در زمينه هاي عمراني و اقتصادي افغانستان را محتاج بمراجعه به ممالك دور دست اروپاي مركزي قرار داده بودند.

حكومت افغانستان نيز بنابر سياست طبيعي و تاريخي و آرزوهاي خود جداً حاضر بود كه روابط دوستانۀ خودرا با بريتانياي عظمي و هند برتانوي توسعه بخشيده در زمينه هاي مختلفه حياتي سياست همكاري را با آن دو حكومت پيش گيرد.

معلوم است كه براي بنياد روابط خلل نا پذير همكاري و صميميت بايست زمينه هاي سوء تفاهم برداشته مي شد و خاطره هاي ناگواري كه متأسفانه در نزد هردو طرف توليد گرديده بود رفع مي گرديد و نقاطي كه ممكن بود در آن روز يا در آينده زمينه اختلاف قرار گيرد از بين برداشته مي شد بنابران وزارت امور خارجه افغانستان با سفارت بريتانيا در مذاكرات رسمي وغیر رسمي خود بر تحليل قضايا و مسايل پرداخته، علت سوء تفاهمات و وقايع پارينه را تصريح كرد و نقطه ضعف روابط افغانستان و بريتانيا را آشكارا گردانيد كه حالت غير طبيعي افغان های آن طرف ديورندلاين و سياست غير طبيعي بريتانيا و هند برتانوي نسبت به قبايل آزاد بوده است.

خوشبختانه دولت بريتانياي عظمي و حكومت دهلي نيز به حقايق امر و نيات بيغرضانه و خير خواهانه ما ملتفت گرديده مراجعات مارا با حرارت و حسن نظر تلقي نمودند.

حكومت افغانستان از 1943 تا 1947 با حكومت بريتانياي عظمي نسبت به سرنوشت آينده و آن روز افغان هاي ميان ديورند و رودخانه سند داخل مذاكره بود و ياد داشت هایي چند نيز رد وبدل شد ما با صميميت و وضاحت تام به دولت بريتانياي عظمي تصريح نموديم كه سياست هاي حربي شان بر عليه افغان ها، اين طرف سرحد را به هيجان مي آورد و باعث خسارات و ضايعات خود آنها مي گردد.

برعكس اگر دولت بريتانياي عظمي به عوض آن، احترام آزادي قبايل سرحد آزاد را نموده در راه رفاه و ترقي مادي و معنوي آن اقدام و با اين كشور سياست همكاري و مشاورت را پيش گيرد، ممكن است حالت سرحد هم براي آن ها و هم براي افغانستان و هم براي خود اهالي آزادي خواه سرحد اطمينان بخش و رضايت بخش گردد.

 بر علاوه از دولت بريتانياي عظمي تقاضا كرديم كه قبل از تغير ستاتوي( وضعیت) هندوستان و رفع سلطه برتانوي و روي كار آمدن نظام جديد مقبوضات سابق برتانوي و از بين رفتن موضوع موافقات افغانستان و بريتانيا نسبت به حدود شرقي افغانستان موافقت نمايند كه به همه افغان هاي ميان ديورند و سند كه از پيكر اين كشور جدا شده اند اختيار كامل داده شود كه براي سرنوشت آينده خود با آزادي تام تصميم بگيرند كه آيا مي خواهند تشكيلات كاملاً مستقلي داشته باشند و يا با كدام دولت ديگر متحد مي گردند.

نسبت به اين امر مذاكرات و مراجعات مكرري در كابل، لندن و دهلي بعمل آمد ولي بدون آن كه دامنه اين مذاكرات قطع شده باشد و يا طرفين به فيصله قناعت بخشي رسيده باشند تغير ستاتوي (وضعیت) هند و تشكيل دو دومنيون پاكستان و هندوستان صورت گرفت و برخلاف آرزوي ما اين قضيه لاينحل و متنازع فيه با ساير امور به ممالك جديد التشكيل نيز احاله شد در حالي كه ما آزادي پاكستان و هند را قبلاً نيازمند و خواهان بوده نمي خواستيم كوچك ترين اختلافي بين ما و آن ها وجود داشته باشد حتي اين مطلب را صريحاً به حكومت بريتانياي عظمي گوش زد كرده بوديم.

طبيعي است كه اين پيش آمد منجر به احتجاج حكومت و ملت افغانستان گرديد .احتجاج ما عبارت از اين بود كه افغان ها هندي نه بوده جزو لاينفك پاكستان و هند محسوب نمی گردند بايستي به آن ها بدون قيد و شرط اختيار كامل داده مي شد كه سرنوشت خويش را معیين نمايند نه آن كه صوبه شمال غرب سابق هند يا شامل پاكستان گردد و يا شامل هندوستان ديگر اين كه به همه افغان های آن طرف ديورند اختيار داده شود كه باهم متحد گرديده كشور مشخصي داشته باشند.

متأسفانه احتجاج و نقاط نظر ما با وجود مشروعيت آن و سوابق مذاكرات و اعتراف علاقه افغانستان با افغان هاي آن طرف سرحد و بسا دلايل ترديد ناپذير ديگر مورد توجه قرار نه گرفت و جوابي كه بجز تائيد اوتونومي(استقلال) كامل صوبه شمال غرب قناعت بخش نبود، داده شد.

 اگر چه نقاط نظر دولت پادشاهي و احتجاج آن مكرراً به دولت بريتانياي عظمي تقديم گرديد بازهم حكومت افغانستان به مساعي خود جهت حل عادلانه و منصفانه قضيه برای مذاكرات دوستانه با حكومت بريتانيا ادامه داد و خواست كه هيئتي جهت توضيح مرام  افغانستان، به هند گسيل نمايد تا با مقامات مسوول برتانوي و رؤساي پاكستان و هند قبل از آن كه رفراندم با شرايط محدود و غير عادلانه آن صورت پذيرد و دو دومنيون تأسيس شود، صحبت نمايد و بكوشد كه قضيه را بر اساس عدالت و انصاف و حسن تفاهم فيصله نمايد زيرا حكومت ما غرض شخصي نداشت و آرزو هاي توسعه ارضي وحصول حاكميت محرك او نگرديده بود.

 متأسفانه اين پيشنهاد ما نيز حسن استقبال نيافت و رفراندوم موعود با شرايط محدود آن عملي گرديد و بيشتر از 48 فيصد اهالي از شمولیت به پاكستان امتناع نمودند.

علاوه بر آن قبايل سرحدي نيز آرزوي استقلال خود را در جرگه ای اعلام نموده، نمايندگان خود را به كابل فرستادند و به نام برادري و افغانيت كمك هاي كه در مواقع مهمه حياتي اين مملكت از قبيل جهاد استقلال و فداكاري هاي نجات وطن به عمل آورده بودند از حكومت اعليحضرت كمك و مساعدت خواستند وقصد خودرا در حصول مقصد خويش با فداكاري و مقاومت مسلحانه ابلاغ داشتند.

حكومت اعليحضرت كه از راه سياسي به ادامهء مذاكرات و مفاوضات خويش مي پرداخت، كوشيد آنان را از اقدامات مسلحانه منصرف كند و به انتظار نتايج مذاكرات دوستانه و اقدامات صلح جويانه  وادار سازد. زيرا هيچگاه ما آرزو نداشته ايم و نداريم كه با برادران پاكستاني ما روابط ما كشيده گردد و باب منازعه دربين دو كتله همجوار و هم آئين باز شود.

در این آوان بود كه والاحضرت سپه سالار غازي صدراعظم هنگام عبور از لندن با وزير امورخارجه بريتانيا به يك سلسله مذاكرات پرداختند و همچنين درآن روز ها بود كه حكومت بريتانيا مذاكرات مستقيم را بين پاكستان و افغانستان مفيد شمرده دوستانه توصيه مي كردند.

 متعاقباً نماينده قايد اعظم و گورنر ژنرال پاكستان به كابل  مواصلت نمود. متأسفانه نماينده قايد اعظم پاكستان عدم اطلاع و اختيار خود را در مذاكرهی افغان های سرحد اعلام داشته و مذاكرات و مكاتبات آنها تا چندي متوجه تاسيس سفارت و ادامه معاهدات سابقه بود. به اين مراجعات ومکاتبات از طرف وزارت امورخارجه ما از نقطۀ نظر حقوق بين الدول و سوابق امر جواب هاي مدلل داده شده است.

 بالآخره بين طرفين اتفاق نظر حاصل گرديد و اعلام نمودند كه طرفين به تاسيس سفارت كبراي خود در كشورهای يكديگر موافقت دارند ولي در عين زمان نماينده فوق العاده افغانستان در كراچي با حكومت پاكستان نسبت به افغان هاي آن طرف سرحد به مذاكره بپردازد تا از راه مذاكرات دوستانه و صميمانه قضيه به فيصلۀ مطلوبي برسد و جهت طرح و عقد معاهدات سياسيه و تجارتي جديد با حكومت پاكستان اقدام به عمل آيد.

 بايد تذكر داد كه از سوم ماه جون تا اواسط نومبر امسال (1947) جرايد پاكستان و بعضي آژانس ها و مطبوعات برتانوي به نظريات و اقدامات سياسيه ما تعبيرات و تلقيات دور از حقيقت داده ، برخي آن را به تحريكات همسايه و دوست شمالي ما (اتحادشوروی) وعده آن را مولود همكاري پارتي كنگره سابق سرحد و حكومت هند با افغانستان و دسته‌ سياست فطري و طبيعي وبي غرضانهی ما را به آرزو هاي كشور ستاني و توسعه مملكت نسبت دادند و بحدي دراين امر مبالغه كردند كه متأسفانه اذهان توده ها را در پاكستان و بعضي ممالك ديگر مسموم و متشبه و مشوش گردانيدند تأثيرسوءاين نشريات به اندازه ی   بود كه بنده در اول ورود خود در پاكستان اين افكار و عقايد را در نزد بعضي اشخاص و مقامات مهمه اي يافتم كه مايهی شگفت و تعجب من گرديد.

نمي دانم چرا اشخاص و مقامات مسئول كه از مرام حقيقي و مقاصد خير خواهانه و منصفانه ی ما اطلاع داشتند سعي نه نمودند كه اقلاً به اظهار حقايق پرداخته اجازه ندهند غلط فهمي بزرگي بين پاكستان و افغانستان توليد شود.

به هر حال به امر و اراد هی حضور ملوكانه اين جانب مامور گرديدم كه بحيث نماينده فوق العاده و ممثل مخصوص اعليحضرت همايوني عازم پاكستان شوم ، نماينده قاید اعظم در كابل دعوتنامهرسمي حكومت پاكستان را به اينجانب و وزارت خارجه فرستادند.

ورود به پاکستان و آغاز مذاکرات :

بتاريخ 14 نوامبر سرحد افغاني را عبور كردم و از راه كوئته در همانروز ذريعه طياره وارد كراچي گرديدم. مامورين حكومت پاكستان چه هنگام ورود من در سرحد و كوئته و كراچي و چه در تمام مدت اقامت من و زمان مراجعتم با نهايت حرارت و دوستي و مهمان نوازي و احترام از من پذيرايي كردند كه ممثل احساسات دوستانه و احترام  آن ها نسبت به حكومت و ملت اين كشور بود و موجب تقدير و تشكر اينجانب و حكومت متبوعه من واقع شد.

خيلي متاسفم كه تفصيل مدت اقامت خود را در كراچي با صورت مفصل مذاكرات و مكاتبات خود بنابر تطويل كلام به عرض شنوندگان گرامي و هموطنان عزيز رسانيده نميتوانم و با وجود آنكه ميدانم شايه به دقايق امور علاقه دارند به ذكر رؤس مطالب قناعت ميورزم اما خواهم كوشيد كه روح مطالب از ميان نرود و گذارشات مهم با امانت و صحت عرضه شود.

گفتگوی های مطبوعاتی :

به مجرد ورودم به يك عده نمايندگان جرايد برخوردم و مقصد مسافرت  خودرا تصريح كردم و به ايشان فهمانيدم كه حكومت و ملت افغانستان تاسيس پاكستان و آزادي برادران مسلمان همسايه را با مسرت نامه استقبال مي نمايند و آرزومند اند با مسلماناني كه امروز كشور پاكستان را تشكيل  مي نمايند روابط نهايت صميمي، برادري و همجواري را برقرار نمايند و علايق سياسي و اقتصادي خودرا استوار سازند و مسائل مهمهی حياتي بين دوكشور را ذريعه مذاكرات صميمانه و برادرانه حل وفصل كنند تا محيط اطمينان بخشي كه شايسته دوكشور مسلمان و همسايه است به ميان آيد. مطبوعات كشور پاكستان اظهارات مرا نشر وبا احساسات متقابلهی دوستانه استقبال كردند.

سرآغاز مذاکرات رسمیه ای توضیحی

مذاکره با سرمحمد ظفرالله خان وزیرخارجه:

از هنگام ورودم به كراچي تماس مستقيمي بين من و مامورين حكومت پاكستان قايم شد و قبل از آن كه اعتماد نامه را تقديم شوکتماب قاید اعظم نمایم ، مذاكرات رسميه ما شروع شد وبه تأسی از تمثيل حقيقي سياست خير خواهانه و راستي و صميميت افغانستان، توانستم رجال رسمي دولت و دوستان پاكستاني خود را از حقيقت و كنه مطالب آگاه گردانم و به اوشان تصريح و توضيح كنم كه:

–  افغانستان ابداً نظر سوء و نيات غير دوستانه به مقابل پاكستان ندارد.

–  افغانستان خواهان توسعه اراضي  كشور خويش نميباشد.

–  افغانستان با هيچكدام احزب هندوستان سابق يا پاكستان امروز سياست مخصوص و روابط پنهاني ندارد و مبارزه احزاب را كار داخلي هركشور ميداند.

  افغانستان به تحريك هيچ كشور ديگري عمل نمي نمايد.

–  افغانستان بخوبي اهميت و منافع روابط حسنه همجواري و همكاري با پاكستان وسایر همسايگان خودرا ميدانند و اين را نيز بخوبي درك مي نمايد كه پاكستان به دوستي و حسن روابط ما احتياج دارد.

  افغانستان ميداند كه داشتن روابط صحيح با پاكستان وتساند و تعاون هردو كشور با يكديگر بكدام اندازه براي ترقيات آينده و مصالح عمومي ما و آنها مفيد است و برعكس اختلاف نظر و سوء تفاهم ميان ما و آنها تا كدام اندازه بخساره طرفين تمام مي شود.

با شرح اين مطالب با صداقت و صفائي كه درخور يك همسايه مسلمان و افغان است  بايستي كه سياست صاف و روشن و بي غرضانه اين كشور را تمثيل وبیان نمايد .

به مقامات رسمي و رجال بزرگ پاكستان آشكارا گردانيدم كه سرنوشت آينده و ستاتوئي (وضعیت) برادران افغان ما كه در ميان خط ديورند وسند زندگاني مينمايند يك مسئله ايست که مورد علاقه و دلچسپي خورد و بزرگ افغانستان ميباشد و افغانها اين مسئله را مسئله حيات و ممات خود ميدانند.

افغانهاي افغانستان و افغانهاي آنطرف سرحد افراد يك خانواده اند رشته هاي برادري و يك جهتي و يگانگي مادي و معنوي از هزاران سال اين مردم را بهم پيوسته گردانيده است.

 ما نميتوانيم وممكن نيست که نسبت به سرنوشت و آينده آنها بي علاقه بمانيم تا يك فرد افغان زنده باشد دلش بياد برادران او مي تپد و عزت و شرف پشتونهاي آن طرف ديورندلاين سعادت، عزت و شرف ماست و خداي نا خواسته بدبختي و ذلت آنها را بدبختي و ذلت خود ميدانيم ما روادار نيستيم و تحمل نموده نميتوانيم كه درين عصر آزادي و حريت ملل، كتله افغان بدون هويت مشخص و شخصيت معين و آزادي مشروع و رفاه مطلوب زندگاني نمايند در حاليكه مليون ها هندي و پاكستاني خوشبختانه پس از سالهاي دراز استعمار به حريت و آزادي خويش مي رسند، بايستي افغان هاي آن سوی ديورند نيز به حقوقي كه در خور آن اند، برسند.

ما نمي گوئيم كه تأمين حقوق و حريت و هويت آنها به نقص پاكستان و رفقاي مسلمان آنها تمام شود ما اصلاً با اين پندار نيستيم كه تامين حقوق آنها به نقص و خساره پاكستان تمام مي شود تنها چيزي را كه ميخواهيم آن است كه افغان هاي ميانه ديورند وسند با اتونومي(خودمختاری) كامل كشور واحدي را تشكيل نمايند و موسوم به نامي باشد كه از قوميت آنها نمایندگي كند . با اين وسيله هويت آنها محو و شخصيت آنها تباه نشود.

ما ميخواهيم آزادي مشروع و استقلال برادران سرحد آزاد ما محفوظ مانده در تحت فشار قوه نظامي در استعباد قرار نگيرند و روابط آنها با پاكستان براساس موافقات بوده دروازه وحدت و يگانگي شان با سایر برادران افغان يا پشتون شان كه شامل حكومت اتونوم (مستقل) پشتون ها خواهند بود باز باشد و با آنها مساعدت بعمل آيد تا سويه ی مادي و معنوي زندگاني شان بلند برود.

 زيرا تنها دراين صورت ممكن است كه هم حقوق افغان هاي آن طرف سرحد تأمين گردد و هم دولت جديد التشكيل برادر و همسايه ما پاكستان به خساره متوجه نشود و هم بعد از صد سال جراحات قلوب هر فرد كشور افغانستان التيام پذيرد و محيط دوستي بروي كار آيد كه در پرتو آن با قناعت و آرامي ضمير ملت افغانستان دولت پادشاهي بتواند با حكومت پاكستان سياست تزلزل نا پذير دوستي و همكاري را پيش گيرد.

اين نقطه را نيز به افراد حكومت پاكستان توضيح نمودم كه نبايست مراجعات و اظهارات من ، نظريات و اقدامات حكومتم را مداخله در امور پاكستان محسوب دارند و يا مخالف پرستيژ خويش شمارند زيرا اين امر قبل از تاسيس و به ميان آمدن پاكستان موضوع بحث و مطرح مذاكره بوده و حتي در زماني مورد مكاتبه و مراجعه ما با دولت بريتانياي عظمي قرار گرفته كه كسي حتي در خود پاكستان بصورت يقين گفته نمي توانست كه تغير ستاتویي (وضعیتی) هندوستان به چه صورتي به عمل خواهد آمد؟

 آيا هند سابق به دوحصه تقسيم خواهد شد؟ يا به يك كشور آزاد تحول خواهد كرد؟ و باز بايد رشته قوميت و روابط فعلي ما و افغان هاي آن طرف سرحد را در نظر گرفت كه بذات خود يك امر واقعي است و حتي با وجود اشغال قسمتي از سرزمين آنها از طرف دولت بريتانياي عظمي و تجديد حدود ديورند كه يك قسمت سرحد آزاد را نيز خارج از هند، مستقيماً مستملكه برتانیایي قرار داده بود ، رشته آنها باما قطع نشده و دراين كشور فرقي در بين آنها واتباع افغانستان بعمل نمي آمد و اكنون نيز نمي آيد و افراد آنها در حكومت و اردوي افغاني ماموريت داشته، مبالغي را قبايل آزاد بحيث معاش از حكومت افغانستان اخذ نموده اند و امروز اخذ ميدارند و در ايام خوشبختي و بدبختي باما سهيم بوده و سهيم  مي باشند و با اقوام داخلي ما تعلق و قرابت و يك جهتي دارند.

 برعلاوه براي ازاله شك و شبهه پاكستاني ها نسبت به اينكه مقصد مراجعات و اظهارات و اقدامات ما مداخله در امور كشور همسايه نمي باشد و آرزو نداريم که پرستيژ و شيونات آنها جريحه دار شود.

 اطمينان داريم كه افغانستان استقلال وپرستيژ شئونات آنها را مانند استقلال و پرستيژ و شئونات خود محترم و مقدس ميدانند و خواهند دانست . {اكنون نيز ميتوانيم يكبار ديگر اين مطلب را از كابل اعلام داريم} ولي از جهتي كه اين مسئله بدون آنكه افغانستان مسئول توليد آن باشد و يا پاكستان بلکه از صد سال بدين طرف به ميان آمده و در ظرف سالهاي اخير مطرح مذاكرات ديپلوماتیک بوده و قرار آرزوي پاكستان و ستاتوي (وضعیت) آن كشور و بيان انگلستان، قضيه به پاكستان انتقال يافته، بايست بصورت دوستانه و عادلانه طوريكه در بالا تصريح يافت فيصله شود زيرا در غير آنصورت خداي نا خواسته همان شك و شبهه سابق و عدم قناعت باقي خواهد ماند که برمبنای بقایاي همچو احساسات وشبهات، حكومت افغانستان كه نماينده ملت و پيرو مرام مقدس ملي است، طوريكه آرزو دارد نخواهد توانست با پاكستان همكاري نمايد.

با شرح اين دلايل و براهين روشن به مقامات رسمي و دوستان محترم پاكستاني خود عواقب مضره و بي مورد بودن زمينه اختلافي را بين پاكستان و افغانستان نه تنها از نقطه نظر منافع افغانستان بلكه از حيث منافع پاكستان توضيح نمودم و توجه شان را با اين امر مسلم معطوف كردم كه خدمت و سهم بارز افغانستان و افغان ها در طرح و شالوده ثقافت و حيات مادي و معنوي مسلمانان هند كه اكنون مردم پاكستان را تشكيل ميدهند در ايام و اعصار سلف چه بوده است و در ازاي آن مستحق چه قدر شناسي مي باشند.

به برادران پاكستاني خود توضيح نمودم كه تمام مساعي ای كه در راه ايقان آن مصرف مي نمايم براي آن است كه اين قضيه به اساس عدالت و پرنسيپ آزادي اقوام و دليل عملي و وقوعي ای كه پيشتر توضيح داده شد، از زاويه نگاه منافع مشترك هردو كشور فيصله شود . ورنه بايد دانست كه علت مساعي حكومت من و مذاكرات اينجانب خوفی نيست كه به افغانستان متوجه شده باشد زيرا تاريخ و وقايع قرون گذشته تا امروز شاهد است كه ما به مقابل قواي بس نيرومند تر به دفاع حقوق و آزادي خود پايدار بوديم و عده اي از برادران ما در آن طرف سرحد نيز با وجود آنكه وسايل مادي و ثروت و دولت و حكومتي در سرزمين خود نداشتند استقلال وحريت خودرا با قرباني و بذل نفوس و ايمان قوي خويش محفوظ داشته اند و در آينده نيز نگهداري خواهند كرد ولي جاي افسوس خواهد بود كه ميان دو توده و عنصر مسلمان مشترك المنفعه باب اين داستان هاي فجيع و دردناك باز گردد.

من به حكومت پاكستان و افراد خبير آن به كرات خاطر نشان ساختم كه الي ماشاءلله شما در كشور خويش و ما در سرزمين خود بمجاورت هم  زندگاني خواهيم كرد نه شما از آن ديار رفتني هستيد و نه ما از كوپايه هاي خود ، بنابران بايست بكوشيم كه زمينه اختلافات و سوء تفاهم را بكلي از بين ببريم و برادر وار زندگاني نمائيم.

اين بود مطالبي كه در مذاكرات رسميه خود با  جناب سردارمحمد ظفرالله خان وزير خارجه جديد پاکستان ،توضيح نمودم.

درحاشیه:

 درمذاكرات خصوصيهء خود با جناب سردار عبدالرب خان نشتر وزير مواصلات و جلالتمأب آقاي عبدالقيوم خان صدر اعظم ولايت سرحد و جناب غلام محمد خان وزير ماليهء پاكستان و بعضي سران و زعماي حزبي و مأمورين پشتون سرحد و ولايات ديگر پاكستان بميان گذاشتم اجتماع كنفرانس اعضاي مسلم ليگ در كراچي ازيك طرف وحسن استقبال و رويهء يك جهتي و مهرباني برادران پاكستاني و حكومت پاكستان از طرف ديگر مفاهمهء ميان من وذوات محترم آنكشور را بخوبي فراهم نموده مانع و عايقي را در اين راه از بين برداشته بود.

 بايد در اينجا تذكر بدهم كه من هيچگاه اين رويه دوستانه و معتمدانه حكومت پاكستان را فراموش نخواهم كرد و به آنها اطمينان ميدهم كه بر صفای باطن و راستكاري نماینده افغانستان و سياست خير انديشانهء حكومت من اشتباه نكرده بودند.

در اينجا لازم ميدانم بگويم تا زمانيكه مذاكرات رسميه آغاز نيافته بود و پروژه معاهده پيشنهادي من به وزارت خارجه تقديم نگرديده بود من نمي خواستم در باره مطالب ما با برادران پشتون خود در پاكستان مذاكره نمايم و هيچ آرزو نداشتم به بفرض محال اين مفكوره  در مركز پاكستان توليد شود كه افغانستان مي خواهد به وسايل پنهاني با افغان هاي ماوراي سرحد راه داشته باشد حكومت افغانستان و نماينده او بر حقانيت مطالب و راستي و بي غرضي سياست افغانستان همواره معتقد و متكي بوده، هيچ احتياجي به اين راه ها نداشته و نخواهد داشت ما همواره از سياست هاي پنهاني احتراز نموده نفرت داشته ايم و بعد ازين نيز اين خط مشي ما خواهد بود هرچه داريم آفتابي و عيان است حقيقت را با جرأت و آواز بلند ابلاغ ميداريم و براي دفاع حق و حقانيت از هيچ نيرویي هراس نداريم سياست روشن و آشكاراي ما در دوران جنگ جهانی كه ديري از آن نگذشته است بزرگترين برهان و مصداق گفتار من است.

دیدار با قايد اعظم محمد علی جناح :

هنگامي كه به كراچي مواصلت نمودم جناب قايد اعظم مريض بودند تلگرامي مبني بر احوال پرسي و آرزوهاي خود جهت صحت يابي شان به اوشان مخابره نمودم و به وصول جواب لطف كارانه شان كه حاضر بودن من را در لاهور به حضور بپذیرند، متشكر گرديدم. ولي نخواستم مزاحم شان گردم بنابران
ورود شان را به كراچي انتظار كشيدم.

 در ظرف اين مدت زمينه مذاكرات قراريكه پيشتر گفتم با وزارت امور خارجه طرح مي گرديد و خطوط اساسي مطالب به مقامات مسوول پاكستان و وزارت امور خارجه تصريح مي شد خوشبختانه  وزارت امور خارجه پاكستان و اشخاص مسوول آن كشور نظريات مارا مغاير سياست پاكستان نسبت افغان هاي، نخوانده موافقت بين دو مملكت را بعيد نمي پنداشتند  بلكه پس از آن قناعت و اطمينان شان نسبت به صحت مطالب مورد بحث حاصل   مي شد، اتفاق نظر طرفين را حتمي مي شمردند.

به تاريخ دوم دسامبر 1947 قايد اعظم وارد كراچي گرديدند و دو روز بعد اعتماد نامه خودرا تقديم كردم بيانيهی را كه در جراید ما نشر شده است و نماينده آرزوهاي صميمي و سياست دوستانه افغانستان بود ايراد نمودم جناب قاید اعظم و گورنر ژنرال پاكستان در جوابيه خود آرزوهاي حسنه پاكستان و آمادگي آن كشور را به حل مسایل حياتيه بين دو مملكت برادر اعلام داشتند و فرمايشات شان موجب اطمينان بنده گرديد و جرايد افغاني نيز با حرارت و حسن نظر استقبال نمودند بعد از مراسم مذاكره دوستانه و مختصري ميان من و آنها واقع شد.

مذاکره با اکرم الله خان :

فرداي آن روز(5 دسمبر) با آقاي اكرام الله فارن سكرتر پاكستان مذاكره نمودم و سوابق امر را مفصلاً تفصيل و نقاط نظر دولت پادشاهي و آرزو هاي دوستانه و صميمانه افغانستان را قراري كه درين بيانيه شرح كردم توضيح دادم و پروژه معاهده راكه مطالب مهمهی ذيل را احتوا مي كرد تقديم نمودم:

اعتراف استقلال، صلح دائمي سرنوشت افغانها اوتونومي(استقلال) و هويت مشخصه آنها    با نام كشور شان و وحدت همه افغان ها، شرح حدود بين مملكتين  و روابط كلتوري با افغان ها و پاكستان، تشريك مساعي در رفاه قبايل، تاسیس سفارات، جنرال قونسلگري ها وقونسلگري ها، وكلاي تجار طرفين ومعاهده تجارتي آينده ، حقوق بندر آزاد و ترانزيتي، حل اختلافات با وسايل صلح جويانه، حفظ بي طرفي هنگامي كه يكي از طرفين مورد تجاوز قرار گيرد و جلو گيري از اقدامات مخالفانه در داخل حدود خود بر عليه يكديگر.

پروژه معاهده، مورد بحث و مذاكره قرار گرفت و آقاي فارن سكرتر آرزوي حكومت پاكستان را در تأسيس سفارت افغاني در كراچي اعلام داشت. من نسبت به اينكه حكومت من ترديدي ندارد ولي بايست مسایل مهمه فيصله شود و معاهده امضا شود تأكيد كردم که در آن روز وزارت امور خارجه پاكستان تخليه قواي خودرا از سرحد آزاد به من اعلام داشتند. من اين اقدام شانرا تقدير و تمجيد نموده يك قدم مهم و عملي در راه موافقت دولتين خواندم.


دور دوم مذاکره با فارن سکرتری:

به تاريخ 10 دسامبر 1947 با آقاي اكرام الله فارن سكرتر و آقاي شاه معاون ایشان در وزارت امور خارجه مذاكره نمودم، موضوع مذاکره پروژه معاهده و مخصوصاً سرنوشت آينده افغان ها بود. فارن سكرتر اتفاق نظر حكومت و سياست آن مملكت را به پيشنهادات ما اعلام داشته روح مطلب را در معاهده مخالف پرستيژ و حقوق پاكستان خوانده و عملي شدن وحدت افغان ها و اسم افغاني كشور آنها و اوتونومي( استقلال) كامل آنها را به اسامبله تشكيلاتي موكول نمودند.

 من براي رفع شبهات و غلط فهمي ها و وضاحت امر درج مطلب را در معاهده اعلام و اصرار داشتم و براي رفع شبهه آنها كه گمان مي كردند درج اين مطلب مخالف پرستيژ حكومت پاكستان است ، باتوضيحات لازمه  اطمينان دادم که چنین نیست.

 فارن سكرتر پاكستان پيشنهاد نمود كه پروژه پيشنهادي آنها را ملاحظه نمايم. من به ملاحظه آن اظهار آمادگی نموده  تقاضا كردم كه در پروژه معاهده مطلب مذكور شامل باشد بطوري كه نقاط لازمه را كه قرار اظهار شان مورد موافقت طرفين است احتوا نمايد.

در همان روز نسبت به اعطاي حقوق زون آزاد حكومت پاكستان عدم امكان آن را دراين آوان گوشزد نموده حاضر بودن حكومت خود را به اعطاي حقوق ترانزيت آزاد و تسهيلات لازمه با واگذاري زمين و گدام هاي لازمه در بندر كراچي و ستیشن هاي راه آهن در چمن و پشاور اعلام داشتند.

 من به آقاي فارن سكرتر پاكستان توضيح دادم كه از پنجاه سال به اين طرف افغانستان عدم اتصال كشور را به بحر محسوس داشته در صدد بوده است كه با حكومت بريتانيا از راه مذاكرات و حسن تفاهم به حصول دهليزي در بلوچستان غربي برسد از طرف ديگر مسأله اعطاي حقوق زون آزاد به افغانستان در بندر كراچي مورد مذاكره هيئت تجارتي افغانستان و حكومت هند در دسامبر 1938 و جنوري 1939 بوده است كه در ان وقت به جایي نرسيد ولي در اثر مذاكرات 1943 حكومت بريتانياي عظمي به حكومت افغانستان اعلام داشته است كه حاضر است به افغانستان حقوق ترانزيتي را كه درسال 1938 و1939 تقاضا شده بود، بدهند.

دیدار با صدراعظم نواب زاده لياقتعلي خان :

روز 12 دسامبر براي اولين بار نواب زاده لياقتعلي خان را كه بعد از پنجاه روز به مركز پاكستان برگشته بود و هنوز علاوه بر مقام صدارت و وزارت دفاع، سمت وزارت امور خارجه را داشتند، ملاقات نمودم. از جريانات مذاكرات من  با وزارت خارجه مسبوق بودند، اظهارات اوشان نيز پس از استماع توضيحات من مبني بر اتفاق نظر پاكستان و سياست آن حكومت به نظريات ما در مورد افغانها و لزوم روابط صميمانه و نزديك دو كشور بود. من لزوم فيصله سريع و دادن اطمينان به حكومت و ملت افغانستان را مخصوصاً تذكر دادم.

دراین ملاقات حسب تقاضاي وزارت امور خارجهء پاكستان روز 13 دسامبر پروژه ی مقدماتي حقوق زون آزاد را با نمونه هاي نظير آن پروژه كه درميان دول اروپائي عقد گرديده و در دارالانشاي جامعه ملل ثبت شده بود به فارن سكرتر پاكستان تسلیم نمودم.

دورسوم ملاقات با اکرم الله خان :

 در عصر همان روز( 12 دسمبر) مذاكره ديگري بين من و وزارت امور خارجه پاكستان  واقع شد. آقاي اكرام الله خان از ارایه پروژه ی پيشنهادي معاهده از طرف من به كابينه وزرا اطمينان داده از تدوين و ترتيب پروژه ی پاكستان در آن باره اطلاع دادند و گفتند كه در آينده نزديك هب اينجانب ارایه خواهد شد.

 آقاي اكرام الله علاوه نمود كه حكومت و  صدر اعظم پاكستان نمي خواهند ماده مربوط افغان ها در متن معاهده ذكر شود.

 در اثر اصرار و تأكيد من كه لزوم اين امر را خاطر نشان ساختم، آقاي فارن سكرتر پاكستان اعلام داشتند كه مطلب مذكور را درسند رسمي ديگر ي كه مكتوب باشد، تحرير خواهند كرد. من مجدداً دلايل خودرا توضيح دادم و توجه شان را به اهميت موضوع معطوف نمودم.

اشتراک درضیافت ها

 به دعوت قایداعظم :

 عصر روز 14 دسامبر در دعوتي كه از طرف جناب قايد اعظم پاكستان به تقريب ورود نمايندگان حزب مسلم ليگ از همه ولايت پاكستان و هندوستان داده شده بود رفتم و در آنجا با رؤساي حكومات ايالات فدرالي پاكستان و با صدر اعظم صوبه سرحد شمال غرب جناب آقاي عبدالقيوم خان و ليدران افغان صوبه سرحد و بلوچستان ملاقي گرديدم آقاي عبدالقيوم خان مختصراً صحبت دوستانه نموده حسب خواهش آنها نقاط نظر افغانستان را توضيح كردم.

به دعوت نواب زاده لیاقت علی خان:

 فرداي آن روز(15 دسمبر) به دعوت نهاري كه جناب صدر اعظم پاكستان براي من داده بودند حاضر گشته با وزراي حكومت مركزي و صدر اعظم هاي وايالات برخوردم و با آقاي عبداقيوم خان ملاقات نمودم آقاي عبدالقيوم خان چون ساير زعما و بزرگان پاكستان نظريات مارا مغاير منافع و سياست پاكستان تلقي ننموده عيناً مطابق مرام پشتونهاي آنطرف سرحد خواندند و آرزوي مردم سرحد و خود شان را در تبديل نام صوبه شمال غربي كه اسم جعلي آن يادگار دوره استعماري و منافی جنبه پشتونوال اهالي آن سرزمين است اظهار داشتند و علاوه نمودند كه مردم آرزو دارند اسم سرزمين خودرا را افغانيه بگذارند بعد از صرف نهار من و جناب صدر اعظم پاكستان بمذاكره خيلي دوستانه و صميمانه اي پرداختيم موضوع مذاكره از طرف من عبارت از توضيحاتي بود كه نسبت به لزوم درج مسئله افغان ها در معاهده مودت يا موافقه جداگانه اي دادم و از طرف آنها اطمينان هایي بود كه جناب صدر اعظم پاكستان نسبت به توافق سياست پاكستان با مطالب ما اظهار مي فرمودند این كه افغان هاي آن طرف سرحد اوتونومي (استقلال) كاملي داشته ، حكومت پاكستان نسبت به وحدت آنها و اختيار تامي براي ديار شان كه ممثل قوميت و نژادشان باشد، مساعد خواهد بود.

دورچهارم مذاکرات بااکرم الله خان فارن سکرتری:

بتاريخ 22 دسامبر فارن سكرتر پاكستان پروژه پيشنهادي معاهده را از طرف حكومت پاكستان به من ارائه نمودند چون پروژه مذكور مطالب افغان ها را در بر نداشت و مواد چند نسبت به مسايل تجارتي و ترانزيتي دران شامل بود كه مبني بر سيستم قديمه حكومت هند بود و مغايرتي به اصول بين المللي داشت مورد قبول من واقع نشد من به آقاي اكرام الله و آقاي شاه توضيح دادم كه اگر موافقت حكومت پاكستان راجع به افغان هاي آن طرف ديورند در سند كتبي به من داده نشود من حاضر نخواهم بود كه نسبت به معاهده و سائر مطالب مذاكره نمايم نسبت به مواد تجارتي و ترانزيتي پروژه پيشنهادي شان خاطر نشان ساختم كه سيستم ترانزيت سابق مشكلات بي شماري را عايد افغانستان مي ساخته، از سالهاست كه مورد قبول واقع نگرديده و حتي تعديلاتي به آن پس از مذاكرات 1938-1939 وارد گرديده . اين راهم علاوه نمودم كه تنها من حاضرم در مسايل تجارتي طوري كه پيشنهاد نموده ام از نقطه نظر پرنسيپ مذاكره نمايم نه تفصيلات آن را. زيرا اين امر متعلق به هيئتي خواهد بود كه مركب از متخصصين اقتصاد و تجارت باشند .

در ختم بيانات خود اظهار تأسف نموده جواب قطعي حكومت پاكستان را تقاضا كردم كه آيا حاضراند مطالب مورد موافقت را در معاهده يا سند ديگري به ما اطمينان بدهند يا خير؟ آقاي فارن سكرتر جواب را به ملاقات من و جناب صدر اعظم پاكستان موكول كردند.

دیدار مجدد با لیاقت علی خان :

 به تاريخ 24 دسامبر با جناب نواب زاده لياقت علي خان مذاكره كردم و به تحليل سوابق و لزوم تدوين درج مطالب موردنظر در دا كومنت (اسناد) تحريري كه براي اطمينان و رفع سوء تفاهم به افغانستان داده شود، پرداختم و عواقب وخيم سوء تفاهم و هيجاني را كه عدم اطمينان افغانها و قبايل را توليد نمايد گوشزد كردم و ضمناً برفع شبهاتي كه براي حكومت پاكستان نسبت به اين امر توليد شده بود كه دادن همچه سندي مغاير پرستيژ آنها است سعي كردم و وضعيت را با تمام وضاحت و صميمت آشكارا ساختم كه اگر اين امر صورت نمي گيرد مذاكرات مستقيم بي سود و بي نتيجه مانده بر خلاف آرزوي طرفين مسئله را بجائي ديگر ميكشاند.

زيرا حكومت افغانستان مجبور است حقايق را به قبايل كه منتظر نتيجه مذاكرات ما هستند و عامه مملكت ابلاغ دارد جناب نواب زاده لياقتعلي خان موافقت حكومت پاكستان را به نقاط نظر ما تذكر داده مرا  اطمينان دادند كه تشكيلات پاكستان فدرالي بوده افغانهاي صوبه سرحد اوتونومي كامل خواهند داشت و در اسامبله تشكيلاتي، اسمي برصوبه ی سرحد قرار رضايت مردم گذاشته خواهد شد و حكومت پاكستان به وحدت همه افغانها در يك واحد سياسي و اداري موافق بوده در اين راه خواهد كوشيد.

 درباره قبايل آزاد سرحد اظهار نمودند كه استقلال شان را پاكستان احترام نموده هيچگاه آرزو ندارد بر آنها فشار نظامي يا غير نظامي وارد آرد بلكه با آنها به اساس موافقات، روابط خودرا برقرار نموده براي رفاه و آسايش و ترقي مادي و معنوي شان كمك خواهند كرد.

 برعلاوه حكومت پاكستان بدون آنكه اجباري را بر قبايل مستقل وارد نمايد موافق خواهد بود كه به رضايت آنها شمولیت آنها را در حيطه اداري افغانهاي ديگر كه اوتونومي (استقلال) كامل خواهند داشت خير مقدم بگويد بعد از دادن اين اطمينان آنها علاوه نمودند كه به ما طی مكتوبي نسبت به مسائل مذكوره اطمينان و اطلاع مي دهند.

جناب صدر اعظم تقاضا نمودند كه پروژه مكتوبي را كه قابل رضايت ما گردد به اوشان بفرستم من درشام همان روز سه صورت پروژه را از طرف شخص خود باوشان فرستادم و موافقت حكومت را نسبت به درج مسئله در مكتوب باستشاره كابل موكول كردم.

دورسوم دیدار با لیاقت علی خان:

به تاريخ 29 دسامبر به ملاقات جناب صدر اعظم پاكستان مجدداً رسيده نسبت به تحرير مكتوب موعود ياد دهاني كردم جناب صدر اعظم نسبت به آنكه مكتوب بزودي بمن مي رسد تذكر داده ملاقات مرا با وزير امور خارجه جديد آقاي محمد ظفر الله خان توصيه نمودند كه من از آرزوي خود در ملاقات آنها كه قبلاً تقاضا كرده بودم سخن گفته اظهار اميد نمودم كه جناب وزير خارجه از سوابق مطلع خواهند بود جناب صدر اعظم ازاينكه كاملاً مسبوق اند اطمينان دادند.

ملاقات مجدد با سر ظفرالله خان وزیرخارجه :

31 دسامبر به ملاقات سر ظفر الله خان رسيدم و توضيحات لازمه را نسبت به سوابق و نشو نماي مسئله با اوشان خاطر نشان ساختم جناب سر ظفر الله خان ازينكه نامه را ديده براي مطالعه صدر اعظم و وزرا فرستاده اند اطمينان دادند و علاوه داشتند كه بزودي براي من خواهد رسيد ضمناً از اينكه مسئله از نقطه نظر دوستانه قابل بحث طرفين است تذكر دادند و شام روز اول جنوري مكتوب سر محمد ظفر الله خان را گرفتم.

 متن مكتوب مذكور و ضمائم آن :

وزارت امور خارجه و روابط كومن ويلت”كراچي”  اول جنوري 1948 

    جلالتمأب عزيزم!

از مذاكراتي كه بين جلالتمأب شما و وزارت امور خارجه صورت گرفته است چنين بر مي آيد كه جلالتمأب شما سياست حكومت پاكستان را نسبت به قبايلي كه باين طرف خط ديورند جانب ما زندگاني مي نمايند و هم راجع به موقعيت قانوني ولايات شامله پاكستان بخوبي درك نفرموده اند افتخار دارم تا وضعيت را قرار ذيل به اطلاع جلالتمأبي برسانم.

قبایل سرحد شمال غرب جهت حصول پاكستان به پيمانه بزرگي معاونت نموده و درموقعي كه اين مملكت جديد اسلامي تأسيس گرديد آنها تصميم راسخ خويش را جهت شمول در آن اظهار نمودند قاید اعظم استقلال قبايل را تسليم نموده به آنها يقين داد كه حكومت پاكستان تمام معاهدات، قراردادها و معاشات را تا آن زمان دوام خواهد داد كه نماينده هاي قبایل و حكومت پاكستان باهم يكجا شده و معاهدات جديدي را فيصله بنمايند چنانچه در نتيجه اين سياست تا كنون معاهدات جديدي با قبایل سرحد شمال غرب به امضاء رسيده است.

راجع به وضعيت قانوني ولايات بايد گفت كه بعد از آنكه ريفرندم در ولايت سرحد شمال غرب به پايان رسيد قاید اعظم موقعيت اين ولايت را در يك بيان خود بصورت مخصوصي تشريح و روشن ساخته است نامبرده بيان نمود كه تا جایي كه موضوع به پتان هاي ولايت سرحد مربوط است من هيچ ترديدي ندارم كه آنها در پاكستان براي ترقي موسسات اجتماعي و عرفاني و سياسي خويش از آزادي كاملي بهره مند خواهند بود و آنها همان حكومت خود اختياري را دارا خواهند بود كه سایر ولايات پاكستان آنرا داراباشند حصول پاكستان مرهون زحمات مشترك تمام ولايات ميباشد و از اين رو سياست حكومت پاكستان به نسبت هريكي از اين ولايات همان صورت واحدي خواهد داشت.

راجع به آينده طوريكه جلالتمأب شما مسبوق خواهيد بود يك مجلس دستوري درپاكستان تأسيس شده است كه مركب از نماينده هاي تمام حصص پاكستان ميباشد و قانون اساسي حكومت مركزي و حكومت ولايات را همين مجلس عاليه تعين و تدوين خواهد نمود چنانچه هر ولايت آزاد خواهد بود تا راجع به دستور آينده خود هر موضوعي را كه لازم بداند درين مجلس دستوري پيشنهاد نمايد.

درين ضمن مسرورم تا در قطعه سواد بيانات قايد اعظم را جهت مزيد معلومات جلالتمأبي ضمناً تقديم نمايم.

موقع را مغتنم شمرده به تقديم احترامات فايقه مي پردازم.

ظفر الله خان

وزير امور خارجه پاكستان

ع ، ج سردار نجيب الله خان نماينده فوق العاده و مخصوص اعليحضرت پادشاه افغانستان

بيانيه مطبوعاتی قايد اعظم

روزنامه دان  31  جولاي 1947  دهلي جديد

 آقاي محمد علي جناح گورنر جنرال نامزد شده پاكستان در يك بيانيه خويش از تمام عناصر مختلفه در ولايت سرحد و آنهائيكه در علاقه هاي قبايلي زيست مينمايند التماس نموده است تا تمام اختلافات و منازعات سابقه را فراموش نموده براي تأسيس يك مملكت حقيقي دموكراسي اسلامي با حكومت پاكستان دست اتحاد بدهند نامبرده به مردم قبايلي اطمينان داده است كه حكومت پاكستان آرزو دارد تا زمانيكه معاهدات و قرارداد هاي جديد تصويب شود همان معاهدات و قرار دادها و معاشات سابقه را دوام بدهد.

آقاي جناح مي گويد كه نتييجه ريفرندم در ولايت سرحد شمال غربي به خوبي ظاهر گردانيد كه اكثريت كلي پتان ها آرزوي شمولیت را در دومينون پاكستان دارند چنانچه اين نتيجه را كه در آن هيچ جاي ترديد نيست ملت اسلام با اطمينان كاملي استقبال نموده اند اكنون كه ريفرندم به پايان رسيده است بر ما لازم است تا جهت تعمير دومينون پاكستان داخل اقدامات شويم.

تا جائيكه موضوع به پتان هاي ولايت سرحد مربوط است من هيچ ترديدي ندارم كه آنها در پاكستان براي ترقي موسسات اجتماعي عرفاني و سياسي خويش از آزادي كاملي بهره مند خواهند بود و آنها همان حكومت خود اختياري را دارا خواهند بود كه سائر ولايات پاكستان آنرا دارا باشند.

راجع به علاقه هاي قبایلي من مسرورم تا از آن معاونت بزرگ آنها اظهار تشكر نمايم كه آنها بصور ت آزادي براي حصول مملكت مستقل برادر هاي مسلمان خويش نموده اند من ميخواهم تا به  وكالت حكومت موقتي پاكستان به آنها اطمينان بدهم كه ما آرزو داريم بعد از پانزدهم اگست تمام معاهدات و قرار دادها و معاشات را تا آن زمان دوام بدهيم كه نماينده هاي قبایلي و حكومت پاكستان باهم معاهدات و قرار دادهاي جديدي را طرح نمايند.

حكومت پاكستان قطعاً اراده ندارند كه به استقلال باستاني علاقه آزاد قبایلي مداخلتي بنمايد بلكه بر عكس ما به حيث يك مملكت اسلامي هميشه تعاون و همدردي عملي قبایل را انتظار خواهيم داشت ما آرزو و اميد قوي داريم كه با حكومت افغانستان بهترين روابط دوستانه را دارا باشيم كه قريب ترين همسايه ما است و همچنان با سائر ممالك اسلامي و ما ميخواهيم كه مبادله نماينده هاي سياسي و اقتصادي را با اين ممالك هر چه زود تر مبادله نمائيم.

در خاتمه از جميع عناصر مختلفه ولايت سرحد و آنهائيكه در علاقه هاي قبايلي امرار حيات مينمايند التماس دارم تا تمام اختلافات و منازعات گذشته را فراموش نموده براي تأسيس يك مملكت حقيقي ديموكراسي اسلامي با حكومت پاكستان دست اتحاد بدهند.

متن بيانيه  قايد اعظم

اگست 1947  مطبوعات کراچی .

اكنون كه ما مقصد مقدس خويش را حاصل و به تعمير دومينون پاكستان آغاز نموده ايم ميخواهم تا تبريكات خويش را به قبایل بلوچستان و علاقه هاي قبایلي ديره غازي خان اظهار نمايم، من ميخواهم تا به وكالت حكومت پاكستان به آنها يقين بدهم كه بعد از تاريخ يازدهم ماه اگست 1947 تمام قرار دادها و معاشات تا آن زماني دوام خواهد كرد كه با اهالي قبایلي مشوره بعمل آورده شود و تا آن زمان در قوانين حاكمه بلوچستان  هيچ يك تغير و يا مداخلت به عمل نه خواهد آمد.

 قبایل بلوچستان عزم راسخ خودرا جهت شمولیت در دومينيون پاكستان اظهار نموده اند و دراين مملكت اسلامي آنها استقبال شده براي رفاه و سعادت خويش معاونت هاي خواهند يافت.

پایان مذاکرات و توضیحات لازم :

دراين مكتوب استقلال قبايل و سلف گورنمنت صوبه سرحد با آزادي كامل آنها در نشو ونماي مؤسسات سياسي اجتماعي و عرفاني شان اعتراف شده است ولي مسئله نام و وحدت همه افغان ها واضحاً ذكر نيافته و قرار نظريه حكومت پاكستان در تحت جمله اينكه هر مسئله را كه نمایندگان افغان ها در اسامبله تشكيلاتي بالا نمايند، بالا نموده مي توانند مستتر است.

توضيحاتي كه فارن سكرتر و معين وزارت خارجه درين باره بمن دادند اين بود كه چون وحدت افغان ها و گذاشتند نام حسب كونستيتيسيون(قانون اساسی) مربوط به خود نمايندگان است که در آنجا صورت خواهد گرفت و نماینده گان قوم اين مطلب را اظهار نموده به تصويب خواهد رسيد زيرا خود مردم و حكومت پاكستان خواهان اين دو امر ميباشند و بدان موافقت دارند.

 اما من تصريح اين امر را از نقطه نظر اطمينان ملت افغانستان در نامه اي لازم شمرده دوم جنوري به ملاقات صدر اعظم پاكستان رفتيم زيرا وزير امور خارجه عازم برما گرديده بود.

تحرير دو مطلب تفصيلي و متباقي را با توضيح كتبي اين امر كه مراد از سلف گورمنت صوبه سرحد و حقوق آزادي كامل آنها در نشو و نموي مؤسسات فرهنگي سياسي اجتماعي و اوتونومي (خودمختاری) كامل ميباشد تقاضا كرديم.

جناب صدر اعظم پاكستان مكرراً تفصيل دادند كه حكومت صوبه سرحد اوتونومي كامل خواهد داشت و بدون اوتونومي سرحد و سایر قسمت هاي پاكستان، امكان ندارد صورت ديگر به مملكت فدرالي پاكستان داده شود سلف گورمنت با تفصيلي كه داده شد اوتونومي كامل ميباشد. يعني بجز امورحربي و خارجه و مواصلات كه ربطي به حكومت مركزي پاكستان خواهد داشت حكومت خود مختار سرحد و تشكيلات دموكراتيك آن كاملاً متعلق به خود مردم آن سامان خواهد بود همچنين توحيد افغان ها در صورتيكه قبايل و همه افغانها بخواهند صورت خواهد گرفت و نامي بر آنها گذاشته خواهد شد كه نماينده قوميت آنها باشد.

ضمناً از من خواهش كردند كه راجع به پروژه معاهده مذاكرات خود را تطبيق نمايم تاوقت تلف نشود من ملاحظه خودرازاآ راجع به پروژه معاهده ی پاكستان در همان روز به وزارت امور خارجه ابلاغ داشته تعديلات مطلوبه را پيشنهاد نمودم.

 صورت مقدماتي پروژه معاهده ی مؤدت به تاريخ 2 جنوري بين من و آقاي اكرام الله فارن سكرتر پاكستان وكلونل شاه معين وزارت خارجه ترتيب شده پرنسيپ ماده مربوط به ترانزيت آزاد به اساس مقررات ترانزيت بين المللي تدوين شد قرار دادم كه در آن ماده از اعطاي زمين و گدام در كراچي و پشاور و چمن و واگون هاي لازمه ذكر شود تفصيلات به تصميمات كنفرانس هوانا كه در جريان است و مباحثات هيئت هاي تجارتي و متخصصين موكول گردد.

به تاريخ 9 جنوري والا حضرت غازي سپه سالار صدر اعظم افغانستان وارد وارد کراچی گرديده ترتيبات پذيرایي شان با تجليل و احترامي كه در خور شخصيت بزرگ اين سرباز نامي افغان و مجاهد ملي و شايسته روابط دوستانه دو مملكت همسايه است بعمل آمد.

والا حضرت صدر اعظم نيز با قاید اعظم مذاكرات غير رسمي و خصوصي نمودند و اطمينان هاي شفاهي از طرف جناب محمد علي جناح به اوشان داده شد.

روز ده جنوري در كاخ گورنر ژنرال مذاكره بين من و سر محمد ظفر الله خان وزير امور خارجه پاكستان صورت گرفت جناب وزير امورخارجه پس از گرفتن نظريات من و استماع توضيحات لازمه به درج مطالب متباقي  مشروط به اتفاق نظر قاید اعظم و حكومت پاكستان ، موافقت كردند و در حضور من بر كاپي نامه اول جنوري 1948 خود جملات چندي را كه عبارت از درج كلمه اتونومي (استقلال) و تذكر موافقت حكومت پاكستان به نامي برصوبه سرحد كه از قوميت و نژاد اهالي تمثيل نمايد و از طرف اسامبله دستوري پذيرفته شود و وحدت افغانهاي آنطرف ديورند، افزودند. ولي جناب قاید اعظم از درج آن علاوگي ها بنابر اينكه علت آن موانع قانوني است معذرت خواستند.

در ظرف روز 11 جنوري مذاكرات چندي راجع به رفع سوء تفاهمي كه بي موجب توليد شده بود صورت گرفت به تاريخ 12 جنوري 1948 قايد اعظم سه بار بامن ملاقات كردند در ملاقات اخيريكه تقريباً دوساعت وقت گرفت مسائل مفصلاً مورد بحث و مذاكره من و جناب محمد علي جناح قرار گرفت من سوابق امر را قراريكه در اين بيانيه تصريح كردم با نشو و نماي مباحثات من و مقامات رسميه پاكستان توضيح دادم و از جانب قاید اعظم خواهش كردم كه تفصيلات متباقي را راجع به نام آينده سرزمين افغانها ووحدت همه افغانها و تصريح اتونومي كامل شان به من بنگارند.

 قاید اعظم به شرح سياست پاكستان نسبت به افغانها قرار ذيل پرداختند.

1-   پاكستان استقلال قبايل آزاد را طوريكه در مكتوب وزير خارجه پاكستان به من نگاشته است اعتراف مي نمايد و روابط قبایل با پاكستان به اساس موافقات خواهد بود. حكومت پاكستان مي خواهد باتمام توانایي و دارایي خود براي ترقي زندگاني اقتصادي و فرهنگي اوشان كمك نمايد حكومت پاكستان از وقايع گذشته صرف نظر نموده قواي خود را از سرحد كشيده است و اين اقدام عملي است كه
مي تواند افغانستان را اطمينان بخشد.

2-   افغانهاي قسمت تحت اداره حكومت، اتونوم (آزادی) دموكراتيك مطلق داشته؛ جز مسائل نظامي و خارجي و مواصلات در تمام كار هاي خود، مستقل ميباشند. گورنر جنرال و حكومت مركزي گورنر پاكستان هيچ چيزي را بر آنها تحميل نموده نمي تواند. بلكه حكومت شان در دست هر حزب و يا پارتي خواهد بود كه بنابر تمايل عامه و انتخابات غالب گردد برعلاوه چنانچه در مكتوب اول جنوري تصريح گرديده است در نشو و نماي مؤسسات اجتماعي و سياسي و فرهنگي خود كاملاً  آزاد و مختار ميباشد.

3-   راجع به مسئله نام و وحدت حكومت مركزي و گورنر جنرال اين اختيار و اجازه را ندارند كه قبل از تصويب شوراي تشكيلاتي تعهد كتبي بدهند و قانون مملكت اين اختيار و اجازه را به آنها نداده است. اما شوراي تشكيلاتي و نمايندگان ملت سرحد ميتوانند هرنامي را كه بخواهند براي خود اختيار نمايند يا نسبت به شمول سایر افغانها تصميم بگيرند اين مطلب را نيز ضمناً اظهار داشته اند كه اگر قبایل آزاد خود شان آرزو داشته باشند ميتوانند با صوبه سرحد شامل و متحد گردند.

با شرح مطلب فوق قايد اعظم شفاهاً اطمينان دادند كه بايست به اظهارات و قول حكومت پاكستان اطمينان نمايم من ازينكه بر گفتار شان اعتماد دارم اشاره نموده براي اطمينان ملت، داشتن يك بيان تحريري را براي مسائل متباقي لازم شمرده جناب قايد اعظم نامه اي سر ظفر الله خان را كه بتاريخ اول جنوري به من فرستاده بود سراپا خوانده شرح و  تفسير نموده آنرا حاوي همه مطالب خواندند و گفتند تفصيلات متباقي و
اظهارات شان را مي توانيم براي اطلاع حكومت و عموم اظهار دارم اين را نيز برگفتار خود افزودند كه قانون اساسي پاكستان را مطالعه نمايم اگربه اساس قانون مذكور امكان اين امر را ملاحظه نمائيم كه اوشان راجع به تفصيلات متباقي بيان تحريري داده ميتوانند ميتوانم از ايشان همچو نامه اي را تقاضا كنم جناب قاید اعظم از من خواهش كردند كه سفارت افغانستان را افتتاح نمايم تا با حكومت پاكستان در تماس مستقيم بوده عملي شدن مطالب را ناظر و شاهد باشد و نيز كوشش نمايم كه هيئت هاي فرهنگي در بين دو كشور رد و بدل شود تا حلقه شناسائي و حسن تفاهم در ميان دو مملكت توسعه يابد.

من نظريات اوشان را تحسين نموده اظهار كردم چون نگارش تفصيلات متباقي صورت نمي پذيرد من مجبورم قبل از آنكه در باره سفارت و سائر مطالب اقدامي نمايم به كابل رفته كيفيت را به حكومت خود توضيح و نظريات اوشانرا به حكومت پاكستان ابلاغ دارم.

روز 14 جنوري مذاكره ديگري بين من و آقاي اكرام الله فارن سكرتر پاكستان صورت گرفت آقاي فارن سكرتر اصل مسئله را فيصله شده و مطالب افغانستان را حاصل شده محسوب داشتند و از من خواهش كردند كه بيانات و اظهارات قاید اعظم را تعهدي شمرده به حكومت و ملت افغانستان ابلاغ دارم در آن روز نيز سعي به عمل آمد كه قبل از حركت من اگر ممكن باشد مسایل متباقي در قيد تحرير درآيد.

من بروز 16 و يا 17 جنوري آماده حرکت بودم آن دو روز را به وداع و بازديد دوستان و همكاران و وزرا و آشنايان  صرف نمودم و براي گورنر ژنرال و اعضاي حكومت كارت گذاشتم متأسفانه روز 15 جنوري اخبار دان و ديلي كرت كراچي به انگليزي بيانيه جناب نواب زاده لياقت علي خان را نشر نموده بودند كه در پشاور ايراد كرده بودند بيانيه مذكور جملاتي را دارا بود كه منافي تعهد پاكستان نسبت به استقلال سرحد آزاد شمرده مي شد يعني آنها را جزو لا ينفك پاكستان و بدون هويت جداگانه قلمداد كرده بودند من نسبت به اين امر كتبا مراجعه به وزارت خارجه پاكستان نموده اصلاح و ترديد جملات مذكوره را تقاضا كردم. آقاي اكرام الله اطلاعي نداشتند و گمان مي كردند در ترجمه انگليزي اشتباهي به عمل آمده يا از طرف آژانس ايسوشي ايتد پرس تصرفي شده باشد بهر حال قراريكه شام آنروز متن اردوئي بيانيه لياقت علي خان نشر شد بمن اشخاصي كه شنيده بودند گفتند كه همچه مطلبي در آن نبود بلكه استقلال قبايل مكرراً تائيد شده بود.

16 جنوري در بيانيه صدر اعظم پاكستان به مقام ميرانشاه قبايل بحيث رفيق و شريك مساوي خوانده شده بودند ولي نشرات و اظهارات راديو ها در اين امر متباين و معلوم مي شد اخيراً خبري از طرف ايسوشي ايتد پرس و راديوي پاكستان نشر گرديد كه جناب صدر اعظم پاكستان بار ديگري موقع وردود خود به مركز احترام استقلال قبايل آزاد را اعلام كردند گويا آن خبري كه از طرف ايسوشي ايتد پرس نشر شده بود ترديد گرديده است.

با در نظر گرفتن نشرات متعاقب ميتوان پنداشت كه يا در ترجمه انگليزي اشتباهي به عمل آمده بود و يا آژانس ايسوشي ايتد پرس در بيانيه صدر اعظم پاكستان تصرفي كرده بود.

ساعت 1 روز 17 جنوري از كراچي حركت نموده روز 18 جنوري به كويته رسيدم در كويته پذيرايي خيلي احترام كارانه و پر حرارتي از طرف حكومت محلي و حزب مسلم ليگ و اهالي از اينجانب به عمل آوردند 19 جنوري سرحد را عبور و به وطن مواصلت نمودم.

اين بود رؤس مطالب مذاكرات و جريانات و مسيون من كه جهت اطلاع عموم هموطنان عزيزم اعلام شد مختصراً عرض كرده ميتوانم كه مذاكرات من با حكومت پاكستان بمطالب آتي منتج گريد؛

1)     حكومت پاكستان استقلال قبایل آزاد سرحد را مي شناسد و روابط آن حكومت با پاكستان به اساس موافقات بوده در راه رفاه و ترقي مادي و معنوي قبایل آزاد پاكستان كمك مي نمايد.

2)     حكومت پاكستان خود مختاري صوبه سرحد شمال غرب را مي شناسد و حكومت سرحد دموكراتيك بوده و مردم قادر خواهند بود كه مؤسسات سياسي و اجتماعي و عرفاني خودرا با آزادي تمام، ترقي و توسعه بخشند.

تبصره: اين دومطلب در نامه اول جنوري سر ظفر الله خان تحرير يافته و به من سپرده شده است.

3)     حكومت پاكستان قرار اظهارات جناب قاید اعظم صدر اعظم پاكستان وزير امور خارجه و فارن سكرتر و بعضي از وزراي آن مملكت به اختيار هر نامي كه براي صوبه سرحد شمال غرب كه تمثيل قوميت باشندگان آن را نمايد و از طرف نمايندگان قوم در اسامبله تشكيلاتي انتخاب شود هيچ مخالفتي نداشته مساعدت خواهند كرد . تعهد اين امر را قبل از اسامبله بنابر موانع اصولي و قانوني حكومت مركزي بصورت كتبي نموده نميتواند.

4)     حكومت پاكستان به توحيد همه افغان هاي آن طرف ديورند موافقه نموده تصميم اين امر را مربوط به اسامبله تشكيلاتي و خود مردم ميدانند.

5)     بر قبایل هيچ نوع فشاري تحميل نگرديده در صورتيكه خود قبایل اراده و آرزو داشته باشند كه به تشكيلات اتونوم آينده، افغان ها يكجا گردند حكومت پاكستان آرزوي آنهارا خير مقدم خواهد گفت، نسبت به دومطلب اخير نيز اطمينان شفاهي داده شده است.

علاوه بر اين مطالب پروژه معاهده مودت افغانستان و پاكستان مطرح بحث من و وزارت امورخارجه پاكستان قرار گرفته تعديلات لازمه قرار نظريه شخصي من و فارن سكرتر پاكستان در پروژه حكومت پاكستان وارد گرديده است اين پروژه به كابل ارسال گرديده مورد مطالعه حكومت پادشاهي قرار خواهد گرفت و پس از آن در آن باره تصميم گرفته خواهد شد.

جريانات وتفصيلات فوق را بعرض حضور اعليحضرات همايوني و حكومت متبوعه خود رساندم اميدوارم كه در آينده نزديك تصميم و تصويب حكومت پادشاهي كه پس از غور و دقت كامل مشوره با كميسون شوراي ملي و مقامات ذيصلاحيت ديگر اتخاذ خواهد شد به اطلاع كافه ملت افغان رسانيده مي شود و به حكومت پاكستان ابلاغ مي گردد.

با احترام 

   نجیب الله تورویانا

پایان

توضیح به جای مقدمه

خواننده ی عزیز؛ برگ های را که برای مطالعه برگزیده اید، بیانیه رادیویی نجیب الله تورویانا نخستین فرستاده ی خاص اعلیحضرت محمد ظاهر پادشاه وقت افغانستان به دربار قاید اعظم محمد علی جناح رییس «حکومت دومنیونی» پاکستان آستانه تجزیه شبه قاره به دو کشور هند و پاکستان در سال 1947، می باشد.

شایان ذکر است که این بیانیه، شب پانزدهم دلو 1326 مطابق فبوری 1948 به صدای نجیب الله تورویانا ازطریق امواج « رادیو کابل» روی موج متوسط پخش شده است .

به دنبال آن روزنامه اصلاح که از پر خواننده ترین جراید آن روزگار بود، بیانیه مذکور را به مثابه یک سند مهم تاریخی که بازتابگر نخستین  گام های برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک افغانستان باکشور تازه تاسیسی که در امتداد مرز های شرقی و جنوبی کشور موقعیت یافته است، از نوار به روی کاغذ پیاده نموده و انتشار در روزنامه اصلاح آن را با قطع و صحافت کتاب جیبی ، به زیور چاپ آراسته ساخت تا ماندگار باشد.

کتاب حاضر ویرایش تازه ی آن است که بدست نگارنده این سطور، با شیوه های بهتر نگارشی و تألیف، ویرایش و تصحیح شده است سعی به عمل آمده تا درکنار روان سازی متن و عنوان بندی، سیاق گویشی، نگارشی و مفهومی آن ، حین ویرایش آسیب نبیند.

با مطالعه این کتاب شما به کنه مسایل و موضوعات جالب و پراهمیت تاریخی پیرامون تضاد منافع و بحران روابط دوجانبه، بویژه حساسیت – تحسین برانگیز- جانب افغانستان روی مسأله خط مرزی دیورند، پی خواهید برد، که آقای تورویانا فرستاده خاص پادشاه افغانستان درمذاکرات 45 روزه اش درکراچی با هیأت عالیرتبه رهبری حکومت دومینونی پاکستان مطرح بحث قرارداده است.

انجینیر توریالی غیاثی

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها