وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
تعهدِ روشنگریِ متن

مخاطب
ما در روزگار انبوهی متن زندگی می کنیم. کلماتی که از صبح تا شب از سر و روی مان بالا می روند. در کتاب ها، در روزنامه ها، در مجله ها، در دنیای مجازی، در تلویزیون ها، در رادیوها، در ماهواره ها، در آدم ها و در همه این ها کلمات یک سانی می چرخند که جابجایی آن ها مفاهیم متعددی را می چرخاند و در ذهن مخاطب فرو می کند. مخاطبی که خودش یک پا مولد است و تکه ایست از این انبوهی متن. متن هایی که از گذشته آمده اند نیز مزید بر این هاست.
در این انبوهی متن حرف و حدیث های زیادیست: از چرندیات مستهجن گرفته تا افکار فلسفی و آثار هنری. همه این ها هم مخاطبین خود را دارند با گوش های گشاده ای که هر چه کلمه می ریزی در آن ها پُر نمی شوند. هر چند این کلمات گاهی از این گوش می روند و از آن گوش بیرون می شوند. اما هنوز در این گیر و دار مخاطب بودن کار سختی ست. وقتی این همه متن در مقابلت چشمک می زند؛ این همه ابراز عقیده و سلیقه و این همه سبک و سیاق و راه و روش. مخاطب بودن دشوار است وقتی قسمت زیادی از کلمات فقط می ریزند بی این که در سلول های مغزی چرخیده باشند مانند کلماتی که یک ربات بر زبان بیاورد در گوش هایت فرو می شوند و تو می مانی و انبوهی بی سر و سامان از کلمات نتراشیده در گوش هایت و گاهی در مغزت. شبیه موجوداتی ناقص الخلقه که ناگهان متولد شده اند. ولی با همه این ها سخت تر از کار مخاطب کار مولد متن است.

روشنگری
ایمانوئل کانت روشنگری را “بدر آمدن انسان از مزاج کودکی می داند رسیدن به حالتی که گناه انسان به گردن خود اوست.” دست یافتن به چنین وضعیتی امکان ندارد مگر با گریز از قراردادها و پیش فرض های پذیرفته شده و تکیه بر خرد.
خردورزی انسان را چون آیینه ای می سازد در زاویه ای مخصوص و منحصر به فرد که بازتاب متفاوتی از هستی را برای او رقم می زند و فهم منحصر به فردی از پیرامون و حتی آرا و نظریات دیگران را برای او شکل می دهد. در خرد ورزی پیش داروی نیست و هم چنین است پیش داروی با آراء پذیرفته شده و باورهای مسلط. خرد ورزی لمس هستی ست و گذر دادن ذرات آن از سلول های ادراک. و خرد ورزی روشن گری ست که از خود شروع می شود.
روشنگری می تواند به معنای انقلاب نیز تعبیر شود در جامعه ای که حرکت به این سیاق، شنا کردن برخلاف جریان آب تعبیر می شود و از همین روست که کار روشنگری خالی از خطر نیز نیست. حداقل اش این است که پاره بزرگی و نه مهمی از جامعه تو را طرد می کند. هر چند که جامعه به خودی خود اهمیت دارد اما سر و کار روشنگری بیشتر با خواص است که پاره ای کوچک از هر جامعه ای را تشکیل می دهند.

متن
متن روشنگر بازتاب خردورزی انسان است که در اختیار دیگران قرار می گیرد. بسیاری از مردان و زنان روزگار ما در کودکی گیر مانده اند و بر اساس برنامه دیگران حتی فکر می کنند. آن ها نه تنها که مولد فکر نیستند بلکه شناخت دقیقی از خرد ورزی ندارند. این عدم شناخت در این روزگار انبوهی متن نگرانی به بار می آورد.
در این انبوهی کلمات متنی اهمیت دارد که روشنگر باشد. هر متنی که روشنگری در آن نباشد یا مضر است یا بیخود. این حرف دلیل دارد و یک ادعای بی پایه نیست. وقتی از متن متعهد حرف می زنیم منظور ما باید همان متن روشنگر باشد چرا که تعهد در این روزگار نمی تواند معنای دیگری داشته باشد. تعهد یعنی تکیه بر خرد و وجدان و پاسخگو بودن در مقابل این دو.
متنی که روشنگر نباشد یا در مقابل روشنگری قرار گرفته است و یا خنثی است و هیچ کدام از این وجوه در شأن متن نیست و همین طور نمی تواند معنای روشنگرانه تعهد را نیز حمل کند. به شرط آن که با مفهوم تعهد برخوردی سطحی نداشته باشیم.
وقتی در چنین بحثی صحبت از متن متعهد به میان می آید منظور از متنی است که متعهد به وجدان و خرد بشری باشد نه این که برپایه سنت بایستد و تعصب. متن متعهد در هر موردی که صحبت کند نگاهی نقادانه و شکاک دارد و وقتی به یقین می رسد که وجدان و خرد به این نتیجه برسند. اما این به معنای ایجاد محدودیت برای متن نیز نمی تواند به شمار رود که دایره روشنگری به اندازه خرد گسترده بشر دامنه دارد و متنی که روشنگر باشد نمی تواند در دامن خرد و وجدان پرورش نیافته باشد. هیچ متن روشنگری از همخوابگی تعصب و جهل متولد نمی شود.
بله جهل هم می تواند مولد متن باشد و تعصب تا به حال متون زیادی را به جان جوامع ما انداخته است. تعصب را کتاب های لغت جانب داری، طرفداری شدید و حمایت بدون چون و چرا معنی کرده اند و این مغایر است با معنای روشنگری و با ذات خرد. هستی خرد با چون و چرا گره خورده است.
خرد، پرسش گرِ نکته سنجی است که به درونی ترین لایه های هر مسأله ای رخنه می کند. در ابتدا تمام پرسش هایش را می نماید و بعد به قضاوت می نشیند. خرد را نمی توان قانع کرد بلکه باید خود قانع شود و این قناعت حاصل نمی شود جز با تکیه بر استدلال و منطق.

تعهد روشنگری متن
با آن چه تا این جا گفته آمدیم برای متون غیر هنری یعنی متن هایی که نه به منظور آفرینش هنر متولد می شوند تنها یک تعهد باقی می ماند و آن روشنگری است و این پایه ثابت هر متنی است. متنی که خردورزی در آن نباشد به سخره گرفتن بشریت و توهین به آن است. توهین به بشریت بزرگترین خطاییست که ممکن است از یک مُوَلّد متن سر بزند.
در متون هنری پای تعهد هنرمند به خلق زیبایی و ارزش هنری متن نیز در میان است اما باز پایه اصلی همان روشنگری است و اتکاءِ به خرد. نگاه سطحی به هنر، خرد را تا اندازه ای از آن دور کرده است اما نه تنها که هنرِ نابخردانه معنا ندارد بلکه هنر یکی از عالی ترین دست آوردهای خرد بشری است و هنر در طول تاریخ پیشگام فلسفه به عنوان مادر علوم انسانی بوده و علوم انسانی همواره چند گام پیشتر از علوم تجربی حرکت می کرده اند.
هنر زاییده تجربه ی دقیق و تفکر و تأمل در هستی است و هیچ کدام این ها با نابخردی میسر نیست. رابطه هنر و خرد رابطه سرچشمه و آب است! هنر بدعت آفرین است اما نابخرد نیست! در واقع کار هنر کشف رابطه های اشیاء و انسان هاست و این یعنی تولید فکر. پس نه تنها گسستی بین هنر و خرد نیست که هنر سرچشمه گوارای خرد بشریست.
از این رو کار هنرمند نیز روشنگری است اما به شیوه ای بدیع و جذاب! اگر لازم باشد برای هنر تعریفی ارایه گردد در ذهن من این جمله می تواند نزدیک ترین کلام به معنای واقعی هنر به شمار رود و وجوه مختلف آن را در بر گیرد.

 

روح الامین امینی

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها