وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
جرگه سنتی افغانستان و پیمان استراتژیک با آمریکا

در ماده صد ودهم قانون اساسی افغانستان آمده است: “لویه جرگه عالی ترین مظهر اراده مردم افغانستان می باشد.” و این که:

“لویه جرگه در حالات ذیل دایر می گردد :۱ – اتخاذ تصمیم در مورد مسایل مربوطه به استقلال، حاکمیت ملی ، تمامیت ارضی و مصالح علیاى کشور. ۲ – تعدیل احکام این قانون اساسی. ۳ – محاکمه رییس جمهور مطابق به حکم مندرج ماده شصت و نهم این قانون اساسی.”

بر همین اساس لویه جرگه سنتی افغانستان روز چهارشنبه هفته گذشته دایر شد.

لویه جرگه: پیش از برگزاری، این جرگه، در داخل افغانستان به خودی خود جنجال هایی را برپا ساخته بود و عده ای معتقد بودند تشکیل چنین شورایی حتی در مواقع اضطراری می تواند صلاحیت شورای ملی را زیر سوال ببرد.

حالا هم در حالی که در شورای ملی نمایندگان منتخب مردم حضور دارند اعضای این جرگه از سوی حکومت برگزیده شده اند و تنها بخشی از اعضای پارلمان در آن شرکت کردند و عده ای با غیر قانونی خواندن این جرگه از اشتراک در آن صرف نظر کردند.

از سوی دیگر بعضی از احزاب و تشکل های سیاسی نیز با غیر قانونی خواندن آن مخالفت شان را برگزاری چنین جرگه ای ابراز داشتند که از این جمله می توان به ائتلاف تغییر و امید به عنوان مهم ترین اپوزیسیون حکومت افغانستان اشاره کرد. داکتر عبدالله عبدالله وزیر خارجه پیشین در حکومت آقای کرزی ومهم ترین رقیب او در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که فعلا رهبری این ائتلاف را بر عهده دارد چند روز پیش از برگزاری این جرگه برگزاری آن را غیر قانونی خواند و اعلام داشت اعضای ائتلاف تغییر و امید در این جرگه شرکت نخواهند کرد. او به رسانه های خبری گفته بود: “شرکت کنندگان این جرگه از کل ملت افغانستان نمایندگی نمی کنند و از این رو، تصمیم های آن مورد احترام مردم قرار نخواهد گرفت.”

با همه این احوال این جرگه برگزار شد و مهم ترین موضوعات مورد بحث در آن مسأله مذاکره با طالبان و پیمان استراتژیک با آمریکا بود.

پیش از این نیز این دومسأله سرنوشت ساز برای افغانستان در محافل سیاسی و رسانه های کشور گپ و گفت های زیادی را پیرامون خود به راه انداخته بود و هر کدام از این موضوعات مخالفین و موافقین خود را داشت.

مذاکره با طالبان: مسأله مذاکره با طالبان در سال های اخیر هر روز بیش از پیش گرم شده رفت و حکومت افغانستان در طول این سال ها از هیچ نوع تلاشی برای ادغام سازی طالبان فرو گذاشت نکرد. بارها رییس جمهور کرزی از طریق رسانه های عمومی طالبان را برادر خطاب کرد در حالی که پاسخ تمام این تلاش ها و دست دوستی دراز کردن ها از سوی طالبان چیزی جز انفجار و انتحار نبود و آن ها همواره مهم ترین پیش شرط شان برای نشستن بر سر میز مذاکره را خروج بدون قید و شرط نیروهای خارجی از کشور اعلام داشتند.

در همین حال بعضی از محافل سیاسی داخل افغانستان و نهادهای حقوق بشری و جامعه مدنی و تعدادی از رسانه ها بارها و بارها مخالفت شان را با طرح مذاکره غیر عادلانه با طالبان به گونه صریح و شفاف مطرح کردند.

بدیهی است ده سال گذشته برای افغانستان سال های مهمی بود سال هایی که می توانست وضعیت این کشور را دگرگون سازد به همان گونه که شاهد تحولاتی در طول این سال ها بودیم. تحولاتی که قسمتی از آن به دلیل سال های گذشته که افغانستان حکومت طالبان، جنگ های دوران مجاهدین و نابسامانی های حکومت های کمونیستی را به خود دیده بود بسیار پر رنگ و درخشان به نظر آمد.

توجه به حقوق زنان، طرح مسأله حقوق بشر، به راه افتادن مبحث عدالت انتقالی پس از سال ها بی عدالتی و جنگ، آزادی رسانه ها،  حق آزادی بیان برای همه و مسایل دیگری از این دست را می توان به عنوان مهم ترین دست آوردها در سال های نخستین حکومت فعلی افغانستان یاد کرد. مسایلی که به مرور زمان کم رنگ شده رفت تا جایی که به عنوان نمونه می بینیم حالا پس از ده سال نه تنها که در راستای عملی شدن پروژه عدالت انتقالی قدمی برداشته نشده که حکومت افغانستان و جامعه بین المللی تصمیم گرفته اند با طالبان به عنوان مهم ترین ناقضین حقوق بشر وارد مذاکره و معامله شوند. مذاکره و معامله ای که با توجه به تفکر طالبانی در صورت پاگرفتن می تواند قسمت عظیمی از دست آوردهایی که در بالا برشمرده شد را نابود کند و حکومت طالبان را با لباس و چهره دیگری به افغانستان باز گرداند.

پیمان استراتژیک با آمریکا: رییس جمهور کرزی در سخنرانی خود در نخستین روز لویه جرگه گفت در صورتی که منافع افغانستان در پیمان استراتژیک با امریکا تامین شود این کشور می تواند در افغانستان تاسیسات نظامی داشته باشد.

این نکته ای بود که با آن لویه جرگه سنتی افغانستان با ذکر شرط هایی، در چهارمین روز کاری خود در قطع نامه ای ۷۶ ماده ای که همچنین در آن بر ضرورت تداوم مذاکره با طالبان نیز تآکید شده است موافقت کرد.

تناقض و پی آمدها: اما واقعیت این است که مسأله مذاکره با طالبان و بستن پیمان استراتژیک با آمریکا به عنوان مهم ترین نکاتی که در این جرگه با آن ها اعلام موافقت صورت گرفت متناقض اند. به این معنی که در طول سال های گذشته بارها و بارها طالبان در پاسخ به طرح مذاکره حکومت افغانستان، خروج نیروهای خارجی از کشور را به عنوان مهم ترین پیش شرط شان مطرح کرده اند در حالی که اعضای لویه جرگه ضمن تاکید بر مذاکره با طالبان با طرح پیمان استراتژیک با آمریکا نیز موافقت کرده اند.

با این حساب مهم ترین دست آورد این جرگه برای حکومت افغانستان است! از این لحاظ که برای بستن پیمان استراتژیک با آمریکا از ریش سفیدان و بزرگان قوم که در ظاهر امر نمایندگان مردم افغانستان محسوب شده اند مشروعیت گرفت و به این وسیله حالا مسوولیت و پی آمدهای این پیمان تنها بر عهده حکومت نیست.

پیمان استراتژیک با آمریکا پیمانی است که در منطقه ما برای کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین چندان خوش آیند نیست و ممکن است این کشورها را در آینده وادار به واکنش کند واکنشی که به هیچ صورت نمی تواند به نفع افغانستان باشد.

از سوی دیگر با بستن چنین پیمانی طالبان حتی اگر حاضر به مذاکره هم شوند پیش شرط های دیگری دارند که بدیهی است در قدم اول همه دست آوردهای مدنی ده سال گذشته را هدف می رود.

نتیجه

آن چه مسلم است مهم ترین موضوع مورد بحث در این جرگه پیمان استراتژیک با آمریکا بود که با گذاشتن شرط هایی، در مورد آن موافقت به عمل آمد آن هم بدون این که اعضای جرگه در جریان جزییات این پیمان قرار گیرند. شرط های مطرح شده از سوی این جرگه از این دست است که باید تاسیسات آمریکا در مناطق مرزی و جاهایی باشد که از آن مناطق تهدیدهایی علیه افغانستان متصور است نکته ای که گمان می رفت از سوی آمریکایی ها مطرح شود به این دلیل که عده ای معتقدند مرزهای افغانستان مهم ترین دلیل حضور نیروهای خارجی در کشور است. بحث هایی مانند حضور موقت آمریکا در افغانستان، مسأله عدم مصوونیت قضایی برای نیروهای خارجی در کشور و توقف حملات شبانه این نیروها نیز از شرط های دیگری بود که در این قطعنامه برای بستن این پیمان گذاشته شده بود.

اما نکته جالب این جاست که با این همه هیاهو و با وصف این که در قانون اساسی افغانستان از لویه جرگه با عنوان عالی ترین مظهر اراده مردم افغانستان یاد شده اجرای مصوبات این جرگه الزام آور نیست و تنها جنبه مشورتی دارد.

از همه این حرف ها می توان به این نتیجه رسید که دلیل برگزاری این جرگه صرفا گرفتن مشروعیتی نیم بند از عده ای به نام بزرگان مردم برای عقد این پیمان استراتژیک بود و دخیل ساختن اراده مردم در تصمیم گیری های مهم صرفا هیاهویی تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن بر روی اقدامی بود که با توجه به موقعیت و شرایط افغانستان در مقابل آمریکا در آن تضمینی برای منافع ما به چشم نمی خورد.

روح الامین امینی

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها