وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
پیروزی « تیم ورزشی» و ناکامی « تیم سیاسی» در محک مقایسه

افغانستان برای نخستین بار در تاریخ ورزش فوتبال جام قهرمانی مسابقات جنوب آسیا را ازآن خود ساخت آنهم از کشور با عظمتی چون هندوستان. بازی کنان ملی پوش فوتبال کشور همای غرور و پیروزی را به آغوش کشیدند این جوانان برومند میهن با این شهکاری که از خود به نمایش گذاشتند سرور و شادمانی را به خانه خانه افغانستان همسان و برابر به ارمغان آوردند و مردم کشور را غرق غرور و افتخار نمودند، زن و مرد، پیر و جوان همه و همه بدون تبعیض تباری و قومی و زبانی، و اکثریت و اقلیت؛ برای شان دعای پیروزی خواندند و اشک شادی ریختند. من نمی خواهم ذوق زده و احساساتی بگویم حالا دیگه ما به «وحدت ملی» نایل آمدیم و راه دشوارگذار دولت ملت را یک شبه پیمودیم… البته در این شکی نیست که نقش انگیزه آفرین حرکت هایی ازین دست را، نمی توان نا دیده گرفت.
مردم ما با مسرت فراوانی که از خود در قبال این پیروزی افتخار آمیز تیم ورزشی میهن، از خود به نمایش گذاشتند، با زبان بی زبانی اظهار داشتند که؛ از ته دل خواهان سربلندی و موفقیت کشور و دستاورد های مثبت دولت های شان در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه، خویش هستند. اما بیخبر ازین که این سربلندی و موفقیت در گروه چند و چون تیم سیاسی بر سراقتدار کشور است نه در اختیار تیم ورزشی پیروزمند کشور
حالا رمز موفقیت و دستاورد های این تیم ورزشی در چه نهفته است؟!
چرا تیم سیاسی (کابینه دولت) را مردم، ناکام و فاقد دستاورد آنچنانی می پندارند؟!
مگر کابینه دولت یا همان تیم سیاسی بر سراقتدار به تناسب اکثریت و اقلیت واهیی تباری و قومی، ملی نیست؟ که است.
مگر؛ وزراء، و وکلا، و معینا، و روأسا، و سفراء، و والیان، و حشما، و خدما ی مملکت، از مریدان رییس صاحب جمهور و دوستان گرمابه و گلستان ایشان و معاونین محترم شان، و برادران جلالتمآب شان، نیستند؟ که هستند.
مگر موفقیت در عرصه های؛
اقتصاد بازار و خصوصی سازی، فروش و یا واگذاری دارایی های غیر منقول دولتی به بخش خصوصی،
پس از سومالیا مقام دوم را در میان کشــور های آغشـــته به فساد به خود اختصاص دادن،
حکومتداری خوب، قومی ساختن و ایجاد اداره نوع NGO یی در وزارت خانه ها،
ایجاد نیرو های، ارتش پولیس و استخبارات، بی انگیزه و بی هدف و فاقد رهبری سیاسی در تشخیص دوست و دشمن،
چپاول کابل بانک،
سیاست خارجی مثبت و فعال!!، برگزاری کنفرانس ها و همایش های منطقه یی چندین جانبه بی اثر و پُرتبلیغات، کم بها دادن به روابط و مناسبات دوجانه و در برخی موارد پُرتنش بودن روابط دوجانبه،
بحران زدایی روز افزون در جهت تقویت بی اعتمادی میان اقوام، فرهنگ ها و زبان های ملی،
آزاد سازی طالبان از زندان های کابل بگرام پاکستان،
اعلام برادر خواندگی با طالبان،
قدرت سیاسی اقتصادی مافیایی آلوده با فراورده های کوکنار و غضب زمین های دولتی، فساد اداری، زورگویی ها و پاره ستانی ها،
به رسمیت نشاختن مرز های جغرافیایی کشور های همسایه،
نداشتن برنامه توسعه یی کوتاه مدت و میان مدت و درازمدت،
و ده ها مورد موفقیت های روز افزون دیگر، دستاورد تیم سیاسی کشور، نیست؟ که است.
پس چرا آن یکی تیم که جوان و تازه کار است؛ دستاورد دارد و پیروزی و موفقیت به ارمغان می آورد و بزر امید بر دل مردم، می کارد و نهال سربلندی و غرور و همبستگی مردم را، آب می دهد؟! و اما این یکی تیم دیگر را، که هر کدام سرآمد روزگار و پادشادهان شهر کوران خویش اند؛ مردم، نا کام و بی دستاورد، می پنداراند. در حالی که هر دو تیم مربی(رهبری) دارند و میدان مبارزه و کارزار، برنامه و سیاست، تاکتیک و استراتیژی، سازمان و سازکار. با این تفاوت که یکی فقیر است و تنگ دست و آن دیگری غنی است و سرمست.
واقعاً رمز و راز این ناکامی و آن کامیابی، پنداشتن ها در چیست؟
بی تردید که رمز و راز این کامیابی و آ ناکامی در گزینش سالم، ارزش ها و معیار های آنست؛ آنجا، در شکل گیری ساختار و ماهیت تیم ملی فوتبال کشور، ارزش ها و معیار های چون؛ لیاقت و شایستگی، دانایی و توانایی، و ضابطه، مطرح است و حرف و آخر را می زند و بستر شکل گیری و معیار گزینش اعضای آن، قرار می گیرد. به عبارت دیگر، تیم ملی فوتبال به اصطلاح از اول نمره ها و دوم نمره های صنف تشکیل یافته است نه از آخر نمره ها و مکتب گریز ها. اما اینجا در ساختار و ماهیت تیم سیاسی دولت، ارزش ها و معیار هایی چون؛ قرابت و تعلقات نا مشروع قومی و تباری، نا چاری و ناتوانی، رفاقت های آنچنانی، شناخت و روابط شخصی مرید و مراد و تملق آمیز، مطرح است که بستر شکل گیری و معیار گزینش وزراء، و وکلا، و سفراء، و معینان، و روأسا، قرار داده می شود. به عبارت دیگر رییس صاحب جمهور بیشتر اعضای تیم ملی سیاسی دولت اش را به اصطلاح از آخر نمره های صنف و مکتب گریز های صنف و آنانی که ورق کتاب را پاره می کردند تا معلم درس دیروز را از آنان نپرسد، برگزیده است. در حالی که کابینه یا همان تیم سیاسی حکومت که حیثیت مغز و دماغ و اعصاب، یک نظام را دارا می باشد، بایست از میان نخبگان و خبرگان کشور، ساخته شود. اگر مغز و دماغ و اعصاب، درست کار کرد و بجا فرمان داد و اختلالی در آن نبود کلیت نظام را، به شاهراه ترقی و تعالی و کامیابی رهنمون می شود. چنانی که همه شاید روند شکل گیری سالم و رو به رشد تیم ملی فوتبال کشور و در نهایت افتخار آفرینی تاریخی آن برای افغانستان، بودیم. که جا دارد این دستاورد بزرگ تاریخی را برای آقای یوسف کارگر مربی مهربان، با درایت و کیاست، تیم ملی فوتبال میهن، تبریک و خجسته باد عرض نمایم.
البته اینجا بحث شخصیتی نیست بحث شایستگی و لیاقت، وسعت و توانمدی کاری است * لایکلف الله نفساً الا وسعها* هرکدام از مسوولین امور دولتی از لحاظ شخصیتی؛ متین، با وجاهت و قابل احترام، اند. شاید شماری در اموری دیگر غیر از؛ وزارت، وکالت، و معینیت، و ریاست و … چهره های موفق و شایسته ی، بدرآیند. مثلاً آقای کرام الدین کرام که همزمان والی ولایت پنجشیر و رییس موفق فدراسیون فوتبال، هستند. ایشان در عرصه ورزش موفق اما در عرصه ولایت داری چندان موفق و با دستاورد تلقی نمی شوند.
امید وارم دولت های آینده به این نقیصه ای اداره بر انداز و عطالت زاء، بذل توجه جدی داشته باشند و نگذارند دولت شان ناتوان و علیل عرض اندام کناد.
یاهو
انجینیر توریالی غیاثی

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها