وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
علامه‌های زبان‌شناس مجلس نمایندگان افغانستان

قابل توجه‌ زبان‌شناسان: محمد رضا باطنی، داریوش آشوری، نوام چامس‌کی، ارواح مرحومان علی محمد حق‌شناس، فردیناند دی سوسور قاضی ویلیام جونز و…
مردگانی که نا آگاه رفتید! خدا بیامرزد تان. اما برای زنده‌گان تان هنوز فرصت است. بیایید در صنف زبان‌شناسی مجلس نمایندگان ما شرکت نموده و بر دانش زبان‌شناسی تان تجدید نظر کنید!
چندی پیش یک بانوی زبان‌شناس و در‌افشان به نام هیله‌ی ارشاد، نماینده‌ی کوچی‌ها در مجلس نمایندگان، چنین ارشاد نمود: «پوهنتون» اسم خاص است، بنا بر این نباید به «دری» ترجمه شود. همچنان فارسی یک زبان است و دری زبان دیگر.»
دلیلی که این ارشادگر زبان‌شناس فرمود، این بود که زبان دری در جمله‌هایش یک فعل دارد و زبان پارسی دو فعل. او نمونه داد. «مثلا در فارسی می‌گویند من دارم می‌روم؛ اما در دری می‌گوییم که من می‌روم. پس به هیچ وجه فارسی و دری یک زبان نیستند.»
از این کشف وی، تمام زبان‌شناسان و پژوهش‌‌گران زبان پارسی دری، انگشت حیرت به دندان گزیدند و بر دانش بکر او، تحسین‌ها کردند. در عوض به ناآگاهی حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی و… که زبان دری را به جای پارسی و پارسی را به جای دری به کار برده اند، اندیشیدند که آن‌هایی که نیای زبان و فرهنگ زبان فارسی پنداشته می‌شوند، چرا این همه ناآگاه بودند.
هنوز درد انگشت‌گزیدن از شگفتی ارشادات بانو ارشاد و «بِنگسِ» کله‌ی فعالان فرهنگی حوزه‌ی زبان فارسی و دری تسکین نشده بود که پهلوان بانوی زبان‌شناس دیگر به میدان آمد و اسپ دانشش را تا که توانست تاخت.
شکریه بارکزی، دامت‌برکاته، که القاب چون، شاه‌بانوی سیاست، کارشناس امور دفاع کشور، مدافع حقوق زن، فعال مدنی، روشن‌فکر چیره دست، روزنامه‌نگار قلم زن و… را با خود داشت، پس از سال‌ها اندیشه و تبحر، فرمود: «پوهنتون» اسم خاص است و نباید به فارسی دری ترجمه شود. اینجا بحث اسم خاص و اسم مکان است. این گپ قابل ترجمه نیست.» و لقب زبان‌شناس مجلس را نیز کسب نمود.
با شنیدن این گفته‌ها یک بار دلم شد که بروم تما کتاب‌های دستور زبان را بسوزانم که تا امروز ما را آموزش غلط داده اند؛ اما باز دلم نشد که بخشی از الماری کتاب‌ها خالی شود. در آن‌ کتاب‌ها دانشگاه «پوهنتون» را اسم خاص و غیر قابل ترجمه نیاموخته بودم. همین طور، در تابلوی این مکان، ترجمه‌ی انگلیسی اش هم بود. این طور، (Kabul University) پس از سخنان عالمانه‌ی بانو بارکزی‌، این زبان‌شناس متبحر، اسدالله سعادتی یکی، نا آگاهان در مورد زبان شناسی مثل کتاب‌های دستور گذشته، استدلال کرد. «من بسیار تعجب می‌کنم اینجا پارلمان است و ما آدم های باسواد هستیم. اسم خاص مثل اسم من ‘اسدالله’ است که ترجمه نمی‌شود. اما اگر دانشگاه و پوهنتون اسم خاص است چرا یونیورسیتی شده و چرا چهل ملت آن را به زبان خود ترجمه کردند.»
من سه سال پیش، هنگام کارزار‌های انتخاباتی گفتگوی بانو بارکزی‌ را در یکی از رسانه‌ها می‌شنیدم. در آن زمان، این بانو دست کم در 4 جمله سه بار دانشگاه و دانشگاهیان گفته بود.
حکم دیروزش در مورد زبان، نشان می‌داد که در این سه سال این بانو چقدر رشد عملی کرده است. به این می‌گویند پیشرفت علمی یک کشور. فعالان دیگر عرصه‌ها باید اندکی بشرمند و یک بار نگاه کنند که عرصه‌ی زبان‌شناسی ما در افغانستان چقدر رشد کرده است. من مطمئنم که اگر دیگر عرصه‌های زندگی مردم افغانستان به اندازه‌ی دانش زبان‌شناسی این نمایندگان مجلس رشد می‌کرد، این کشور گل و گلزار می‌شد.
زنده باد بانوان زبان‌شناس «افغان» زنده باد.
زنده باد افغانستان که در همه عرصه‌ها مقام نخست را دارد. در غیرت، مهمان نوازی، با ناموسی، مواد خوشی آور-که به دروغ مخدرش می‌گوند- فرستادن آدمیان به بهشت (از حسادت انتحار می‌نامندش) قتل و بریدن گوش و بینی بانوان (از تعصب خشونت می‌نامندش) و سر انجام در دانش زبان‌شناسی.
ای همسایه‌گان بخیل، ای جهانیان حسود، شما نمی‌توانید دست‌آورد‌های این ملت را ببینید. واقعا ملت شریف «افغان» متأسف اند که شما دست‌آوردهای شان را نمی‌توانید تحمل کنید. چشم بخیل کور.
کی می‌تواند این همه برادر ناراضی داشته باشد که هم در قطر صلح کند و هم در کابل انتحار؟ جز این ملت با غیرت.

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها