اسامه بن لادن که پس از به شهادت رسانیدن احمدشاه مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان در یک عملیات انتحاری توسط دو تن از اعضای عرب تبار سازمان تروریستی القاعده  و در پی هدف قرار دادن و فرو ریزاندن برج های دوقلوی نیویارک به مدت 10  سال زعامت انقلابی وحتی جهادی منطقه و افغانستان را با ایراد سخنرانی ها و فتوا های دینی ازکانال الجزیره  از دست مردم این منطقه ربود بالاخره به پایین ترین نقطه بحر ته نشین شد.

ترور اسامه بن لادن بازشدن سر نخ های زیادی در منطقه است، آزاد شدن نیروهای القاعده که بجز پاکستان پناه گاهی آشکار ی نداشتند و پاکشیدن آرام آرام این نیروها به کشورهای عربی  درپرتو ظهور چشمگیر احزاب دینی، هر لحظه از عمر اسامه که شور برگشتن قهرمانانه را  بدان کشورها درسر داشت می کاست.

بیرون رفتن یکباره نیروهای شبه اسیر در وزیرستان به کشورها شان برای پاکستان که 10 سال در برابر نیروهای ائتلاف بین المللی کجدار و مریز از این نیروها بخاطر تحقق عمق استراتیژیک و دریافت ملیاردها دلار عربی سرسختانه دفاع کرده بود ناباورانه می نمود.

. صحنه قهرمان سازی های اسامه که به وسیله کشتارهای دسته جمعی در مقابل دشمنانش گویا فخر فروشی می کرد دراین ده سال بسیاری ها را در جهان عرب منتظر قدوم ناگهانی این سپاه شکست ناپذیر مانده بود  و نمایش سر دادن های بی باک وسربریدن های چست و چالاک بگونه تکراری ازسوی شبکه الجزیره توسط این گروه،  احساس غرور ملی و قبیله ای عرب ها  را با حماسه های دور از جغرافیای ایشان به وجد می کشاند

شبکه تلویزیونی الجزیره که همزمان با شهرت اسامه بن لادن تاسیس گردید ومشهورترین شبکه دوست داشتنی ملت های عرب از آب در آمد در قهرمان سازی این مرد نقش کلیدی ایفا کرده و بخشی از خیزش های عربی آب از این سرچشمه می خورد.

.

شکی نیست که پس از آزادی ملت ها از دیکتاتوری های عرب جایگاه خالی آنها را در میان احساسات عربی تنها می تواند مبارزان القاعده بر گشته از جنگ با روسیه وآمریکا پر کند و تقریبا بسیاری ها درپهنه عربی از نگاه احساس ذهنی با برگشت این نیروها موافق هستند.

گروه القاعده و مذهبی های هوادار این گروه آمادگی بر گشت شاید حتی اسامه را به آفریقا یا یکی از کشور های عربی در سر می پرورانیدند.

طبق گزارش سرویس استخباراتی انگلیس که در روز های نخست قیام مردم لیبیا وارد آنکشور شده بود    از محموله های سلاح و راکت های پیش رفته که به گونه مجهول از میدان جنگ توسط کامیون های مخصوص القاعده به کشور مالی به آفریقا انتقال داده می شد خبر دادند.

بعید به نظر می رسد، اگر  ادعا شودکه شاید در یک حرکت سری اسامه بن لادن از طریق ایران به یمن انتقال داده می شد که در این صورت این برگشت بزرگترین تهدید علیه دولت سعودی و آغاز یک رؤیای دولت بزرگ عربی که زعامت ملی را از سعودی، زعامت دینی را از ایران و مصر و زعامت سیاسی را از ترکیه بر می چید به وقوع می پیوست.

دراین جا دو برگشت مطرح است برگشت نیروهای عربی به سرپرستی اسامه بن لادن شاید به  الجزایر، یمن ویا به افریقای غیر عربی و برگشت نیروهای آمریکایی از افغانستان به امریکا. بناء پیش از برگشت نیروهای آمریکایی باید با آرامش خاطر از مردی که با آنها در این کاروان همراه نباشد و درد سر ی بیشتری در نزدیکی های اروپا در لیبیا ایجاد ننماید به نتیجه رسید.

البته که در این لحظات هم قذافی آماده به همکاری با سازمان القاعده است وهم نیروهای مخالف قذافی  که اصلا هوادار جریان مبارزان عربتبار افغانی بوده اند .

در لحظه پر دغدغه برگشت این نیروها بسوی کشورها شان که هم پول های ملیاردی سرمایه داران خلیج به پاکستان قطع می شد وهم با دوری از سرزمین پاکستان با َآشنایی که اسامه  از بافت اجتماعی پاکستان داشت نقشه خطرناک تری از دور  برضد نامردی های استخبارت آن کشور که بسیاری از افراد سازمان القاعده رابه دشمن فروخت، رهبری میکرد و دراین صورت حتی  هوس دوستی دولت پاکستان در آینده با این جریان به باد می رفت.

این قهرمان چندین ملیونی قبائل عربی که در راه رسیدن به هدف از هیچ وسیله دریغ نمی کرد منطقی ترین فرد در ذهنیت عوام ضد دولت های دیکتاتوری دراین سرزمین ها شمرده می شد که پس از مرگش نوشته ها و تعلیق ها در پیامگیر شبکه الجزیره که در پایان هر تحلیلی از سراسر دنیایی عرب پیام های تسلیت از جمله شهید، مبارز، مجاهد، قهرمان، مومن، آزادگر پهنه عربی، دوست جهان عرب وما همه اسامه هستیم فرستاده شده ، مصداق این مفهوم است.

با پذیرش که اسامه در ذهنیت عامه در منطقه عربی داشت، ممکن است در این عملیات حتی سعودی در کنار استخبارات پاکستان وامریکا دخالت داشته با شد.

آمریکا نیز در تلاش قناعت بخشی ملت امریکا نسبت به سیاست جنگی گنگ  و انتقام از توهین استخبارات پاکستان علیه سی آی ای در رهایی بیش از 500 طالب از زندان قندهار بصورت جسورانه نیمه آشکار، حمله به وزارت کلیدی دفاع افغانستان و کشته شدن 8 سرباز امریکایی در میدان هوایی کابل که به غرور استخباراتی پنتاگون زخمی کاری وارد کرد در پهلوی هزاران سوال بی پاسخ دیگر رخنه در قلب آی اس آی را  در پایتخت این کشور به تماشاگذاشت.

پاکستان نیز با فروش قربانی های فربه در مدت 30 سال عادت کرده است، ترور رهبران قومی از مجاهدین تافروش سران طالب به گوانتانامو واسارت دهها زعیم القاعده و سپردن آن به دست پنتاگون رسم دیرین استخبارات پاکستان است که آخرین مهره های بزرگ اسامه بن لادن به حساب می آید، شاخ به شاخ شدن گهگاه سازمان های بنیادگرا شبیه فربه شدن های قربانی است که پیش از قربانی صاحبش را گاهی آزار میدهد.

شکی نخواهد بود که در این معامله خرید و فروش اقتصادی که آدم می خرند ومی فروشند چندین ملیارد دیگر زیرو رو شده باشد.

چه گونه است که رهبران سازمان های تروریستی در اسلام آباد می نشینند واز سوی قشله عسکری محافظت می شوند اما جنگ بر سر خانه پشتون های مظلوم سرحد به بهانه جنگ با تروریزم باعث بی سرپناهی هزاران خانواده تنگ دست بی پناه این مروز بوم  میگردد.

پیامد این واقعه هرچه باشد برای ملت افغانستان وحتی پاکستان که رنج بی شماری از طغیان این گرو ه های منحرف را در این مدت کشیده اند نوید امید تازه برای برگشت هزاران فرزند این سرزمین که هنوز هم با باور های منحرفانه بر ضد مردم ودولت شان به جنگ می پردازند به بار آورده است تا با استفاده از فرصت به دامن مردم برگشته وبه آینده صلح آمیز برای همه منطقه بیاندیشند

شکی نیست که نبود فرد موثر در یک جریان که به سرحد دولت نرسیده است، باعث سردرگمی و حتی متلاشی شدن نیروی وابسته به آن فکر خواهدشد.

عزیز صفوی

کابل

13/2/1390