وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
مایکل

مایکل .

آهسته آهسته مایکلک افشا شد که او نه متخصص است و نه هیچ یک روز به ریس اداره  که کمکی همرایم هم گپ هم بود گفتم ریس صایب امی مایکل دنظرتان چطور اس ؟

مایکل .

لطف الله راشد

باد از ای که تحول نو وطن ما  آمد و به اصطلاح دوستای خارجی د ماملکت ما از دریچه و کلکینچه داخل شدند بازار بارزار انگلیسی دانی و انگلیسی فامی بود آدم دیاد وختای پیش مفتاد که گفتی مردمای او وخت بازار روسی دانی و روسی فامی گرم بود و داو وختام مردم خارجی هاره قوای دوست میگفتن .

و به هر کسی که مشاور گفته دیک دفتر کار میکد مثل ریس جمهور میدیدن و اگه مشاور صایب میگفت که شیر سیاه اس کو اوتو دلاوری که سفیدی شیره به او ثابت میکد .

ددفتر ما هم حالی امتو یک مشاور اس ای  جوانک که از دوستای خارجی اس نام ونشانش به کس مالوم نیس مگر میگن که بسیار میفامه . ای که چیره میفامه تا حال هیچ کس نفامیده

مگم هرگپ که میشه مایکل باید حاضر باشه اگه نی بی اجازه مایکل کی میتانه که سرخوده بخاره . اگه میگی باز سازی میگن مایکل صایب چی نظر داره اگه میگی کار اداری میگن مایکل چی میگه  خلاصه هرچی بگویی پای مایکلکه دبین میارن . مایکلام زورآور د هرمورد نظر میته و از گفتن پس نمی مانه ای که خوب میگه یا بد  درست میگه یا نادرست کس جرئت  نداره که تحقیق کنه و عیبشه درخش بکشه .

ما همه  ما به مایکل ایقدر دلگرم شده بودیم و هر گپ اوره درست میدانستیم که هیچ حد واندازه نداره . قصی مایکل د تمام جای دفترهای ما  سرزبانها بود دهر اداره که میرفتی گپ گپ مایکل بود حتی پیاده دفتر ما هم حق و ناحق میگفت خدا امی مایکلکه نگیره امی بچه بسیار خوب آدم اس .

خلاصه ای که چند وخت باد یکرقم ای گپ افشا ء شد که مایکل صایب چیزی ره نمی فامه . هر هدایت او سرچپه برامده بود و و هرکس که به گپ او کده بود کارش خت ورنگش زرد شده بود خودمام دو سه دفعه به همین سرنوشت دچارشده بودم مگم فضل خد ا تا هنوز کس سرمه نفامیده .

آهسته آهسته مایکلک افشا شد که او نه متخصص است و نه هیچ یک روز به ریس اداره  که کمکی همرایم هم گپ هم بود گفتم ریس صایب امی مایکل دنظرتان چطور اس ؟

گفت بسیار آدم فامیده و پرکار اس متخصص اس بسیار میفامه پروفشنل است .گفتم ریس صایب از روی چی میگین که فامیده است .

گفت  او ساده امتوانگلیسی که او گپ میزنه پدر ما وتوام  زده نمی تانه  دهرگپ بند نمی مانه . پاکی و صفاییشه سیل کو امی او معدنی که میخوره  ببین به چی نزاکت هر نیم دقه باد شپ میکنه . با زاو لوده قواریشه سیل کو خود قواریش میگه که متخصص اس .

گفتم ریس صایب بی ادبیام میشه حالی هرکس که چشمش سبز مویش زرد و نامش مایکل بود خومتخصص نیس  کارشه ببینین ولا اگه به خاک بفامه .

میگن که اینا د وطنایشان ده سال کار کنن ایقه معاشه که دیک ماه از ماه میگیرن کار نمی کنن . زیادترش از بی کاری و بی روزگاری اینجا آمدن .

ریس تر ش کد وگفت . چپ باش لوده به دوستای خارجی توهین میکنی . یک کلمه دگه بگویی از دفتر اخراجت میکنم .

وارخطا شدم دیدم گپ خراب اس ته ته پته کده از دفتر ریس صایب برامدم وجگرم خون شد . کتی خود گفتم که به چی جنجال برت کار پیدا کدی وحالی کم اس که سریک سرخه کافر کارکته از دست بتی  تر ه چی به ای گپا شولیته بخو پردیته بکو .

سرخود بسیار قارشدم  جگرم خون خانه آمدم و قصه ره به اولادا کدم . زنمام ملامتم کد که مردکه تره چی به همی گپا . خلاصه خو شدم که مگم از ای جنجالا بی غم شوم . شو دخوهم همرای مایکل و ریس دجنگ بودم و فکرم نارام بود تا صبح جانکنی کدم و خوم نبرد.

صدای مادر اولادا  از خو بیدارم کد که گفت او مردکه بخی روز جمعه که شد تختی دروازه  واری دراز به دراز میفتی  بخی که مهمان پیدا نشه افتو دنصف آسمان اس بخی .

تا از جایم بلند شدم صدای دویدن بچیمه شنیدم که وارخطا د حولی میدوه و بابه  صدا میکنه .چند ثانیه تیر نشده بود که دروازه واز شد وبچیم سراسیمه داطاق درامد گفت با به بخی که ایقه مایکل آمده که حیران بانی .

دلم گرپ صدا کد فکر کدم که گپ از گپ تیر شد و ریس صاحب گپه خراب کده و مایکله سرم  قار ساخته  مادر اولادا هم رنگش سفید پرید . وارخطا طرف کوچه دویدم  دیدم که یک قطار قوای آیساف  دسر سرک به گز مه برامده و کوچه و پس کوچه چکر میزنن . صدای بچیمه آهسته شنیدم که میگفته آغا آغا مایکلاره سیل کو چقه زیاد استن .آغا ایا چی میکنن .

طرف عسکرا دیده اهسته وزیر لب گفتم بچیم اینا  هرکدامش یک پاچایی ره آدم اس . اینا پروفشنل استن  بسیار خوب مردم استن سون قواریشان سیل کو کلش متخصص استن هرکدامش مایکل اس مایکل

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها