وبگاه تخصصي مجله ميهن، Mihan Magazine Afghanistan
بروزرسانی: ۹:۴۹:۱۹ - سه شنبه ۸ ثور ۱۳۹۴
نکاتی چند بر گفته های رییس جمهور حامد کرزی؛

رییس جمهور: ای برادر! کابله کی خراب کرد؟ حزب اسلامی و جمعیت اسلامی…باش برادر! به همراه جنبش دست یکی کردیم به …*

ببینید همه می دانند که جناب رییس جمهور اشتباه متوجه شده اند. با حرمت فراوان جهت تصحیح برداشت های و یا بهتر بگویم جهت بیداری حافظه تاریخی ایشان باید عرض شود که؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ثور 1371 جناب حضرت صبغت الله مجددی رهبر جبهه نجات ملی افغانستان، به عنوان ممثل دولت اسلامی افغانستان، قدرت را بدست گرفت.

این دوره بنا بر فیصله شورای رهبران جهادی در گونر هاوس پشاور به مدت 2 ماه پیش بینی شده بود. ـ رهبران گروه ها و سازمان های که به این فیصله ها پای بند باقی ماندند، خود شان شورای قیادی دولت اسلامی را تاسیس نمودند افراد و اشخاص و کادر های سیاسی و اداری شان را در وزارتخانه ها به صفت وزیر و معین و … توظیف کردند ـ که جناب رییس صاحب جمهور نیز به عنوان عضو تراز اول جبهه نجات ملی، به حیث معین سیاسی وزارت امورخارجه توظیف شدند ـ ، همینطور این گروه ها نیرو های نظامی خویش را به وزارت های دفاع و داخله و امنیت ملی، معرفی نموده در تشکیلات اداری و نظامی این وزارت ها در رده های مختلف رهبری و فرماندهی و اداری جابجا گردیدند که ازین به بعد، عنوان نیرو های دولت اسلامی را به خود گرفتند به استثنای حزب اسلامی گلبدین حکمتیار.
ولی جناب حضرت مجددی در پایان این دو ماه، از فیصله که خود پای آن امضا نموده بود سر باز زد و خود را رییس جمهور دایمی اعلان کرد. عازم مزار شریف شده به جنرال دوستم قومندان فرقه 53 ، پناه برد. در آنجا با اعطای رتبه ستر جنرالی به عبدالرشید دوستم و با بزل و بخشش های رتبه های جنرالی به سایر افراد فرقه 53، جنرال دوستم را به شورش علیه احمد شاه مسعود، وزیر دفاع وقت دولت اسلامی افغانستان، تحریک و ترغیب کرد. – در صورت شکست مسعود، دوستم را وزیر دفاع اعلان می کرد- به این ترتیب؛ نخستین جنگ بین نیرو های داخلی( ملیشیای فرقه 53 و سربازان گارنیزیون کابل) در محوطه رادیو تلویزیون افغانستان در کابل زمانی رخ داد که نجیب الله مجددی پسر جناب حضرت صاحب، سوار بر تانک های زرهی فرقه 53 تحت فرمان جنرال دوستم، جهت اعلان دوام کار حضرت مجددی رییس حزب نجات ملی در سمت ریاست دولت اسلامی افغانستان، وارد رادیو تلویزیون کابل گردید. در واقع این نقطه عطف آغاز درگیری های داخلی گروه های جهادی در تاریخ معاصر کشور محسوب می شود. از این تاریخ به بعد ریزش در نیرو های سیاسی و نظامی طرفدار دولت اسلامی که متشکل از گروه ها و سازمان های جهادی بود آغاز یافت، در واقع مانند امروز دو جبهه نظامی بوجود آمد؛ یک طرف نیرو های نظامی دولت اسلامی افغانستان قرار داشت و طرف دیگر جبهه نظامی تبلیغاتی مخالفین دولت اسلامی.
آقای حکمتیار به عنوان قدرتمندترین گروه مخالف دولت که در حمایت وسیع ISI پاکستان در چارآسیاب کابل یک اداره نظامی شبه دولتی را سامان داده بود با پرتاب موشک های دور برد به شهر کابل، آن جرقه ای دم درب رادیوتلویزیون کابل را، شعله ور ساخت. سال بعد حزب وحدت اسلامی به رهبری شهید مزاری به صف مخالفین پیوست به دنبال آن حوادث و رخداد های مدحشی چون؛… وایجاد شورای هماهنگی در 11 جدی 1372 با عضویت؛ حکمتیار – جنرال دوستم – حضرت صبغت الله مجددی – عبدالعلی مزاری و گروه های تحت فرمان شان، برای سقوط دولت اسلامی افغانستان به رهبری پروفیسور برهان الدین ربانی ـ که قبل از انتخاب اش از سوی «شورای اهل حل و عقد » به حیث رییس دولت از سمت خود در جمعیت اسلامی استعفا داده بود ـ ، شکل گرفت. در واقع مخالفین دولت اسلامی را در زیر یک چتر نظامی عملیاتی تحت عنوان شورای هماهنگی، در تبانی با سازمان استخباراتی کشور های همسایه؛ پاکستان، ایران و سازمان های جاسوسی فرا منطقه یی، منسجم ساختند. بعد از شکست خونین این توطئه، دشمنان منطقه یی و فرا منطقه ای دولت اسلامی، دست به ایجاد تحریک طالبان زدند، در این مرحله گروه حرکت اسلامی مولوی نبی به دستور ISI از بدنه دولت اسلامی جدا شده به تحریک طالبان، پیوست . در آن حال و هوا؛ سیاسیون منتقد فکر می کردند که بیشتر این مخالفت ها و در گیری های دولت های همسایه بویژه پاکستان، ریشه در نوع نگاه رهبری دولت اسلامی بویژه احمدشاه مسعود نسبت به مسایل و مفاهیم دولت مستقل تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و خود ارادیت سیاسی و بسا رخداد ها و منافع دول منظقه و فرا منظقه در قبال افغانستان، دارد. اما مسعود می گفت: « یاد خواهی داشت چه من باشم چه نباشم، هرکسی دیگری جای من باشد و از داشتن یک دولت مستقل و قدرتمند از لحاظ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در این وطن،دم بزند به همین مشکل مواجه خواهد شد. پاکستان امروز پاکستان زمان بوتو ( ذلفقارعلی بوتو) نیست، و از طرف دیگر؛ این افغانستان و موقعیت جغرافیای سیاسی و استراتیژیک و جیو ایکانومیک این کشور است که کشور های مداخله گر و طمع را تحریک به مداخله و تجاوز می کند». گذر گاه زمان این نظریه را درست ثابت کرد. حالا با این توضیحات فشرده در حالی که جنگ امروز در واقع تداوم همان جنگ دیروز است، می خواهم از جناب رییس صاحب جمهور بپرسم که آیا درست است که جنگ امروز، جنگ میان طالبان و جبهه نجات ملی قلمداد شود؟؟ و یا جنگ قدرت میان حامد کرزی و ملا محمد عمر آخند؟؟ یا جنگ میان غلجایی ها و پوپلزایی ها یا درانی ها ؟؟؟ و یا این که جنگ میان مخالفین و دشمنان رفاه و ترقی و ثبات و امنیت افغانستان با دولت جمهوری اسلامی افغانستان به رهبری جلالتماب حامد کرزی؟؟؟؟؟!! کدام یک را جناب شان می پسندند!!؟
حواس مان باشد زمانه تغییر یافته است؛ هرگاه خواسته باشیم تاریخ نسل پیشین را وارونه جلوه دهیم نسل فردا تاریخ ما را وارونه جلوه خواهد داد. چنانی که نسل امروز تاریخ دهه ها و سده های پیشین را وارونه می پندارند و در صدد راسته ساختن موارد وارونه آن اند. که متاسفانه در تداوم این رویه حضور و نمودکشوری دارای هویت ملی تاریخی ای قابل قبول برای اقوام و طوایف ساکن در سرزمینی به نام افغانستان، خدای ناخواسته سخت آسیب خواهد دید.

 

نگارنده: انجنیر توریالی غیاثی

 

* سخرانی رییس جمهور حامد کرزی در جرگه جوانان. 15 سرطان 1391/ 5 جولای 2012

نظر دادن مسدود گشته است.

آخرین نوشته ها